نقش کرسی آزاد اندیشی مذهبی در دانشگاه ها در افزایش گرایش دانشجویان و نسل جوان به دین چه اندازه است؟
مصاحبه با سرکار خانم اکرم یزدانی استاد مدرسه علمیه معصومیه (س) خواهران شهرضا
برای جامعه دانشگاهی و مسئولان عرصه علم و دانش درک عمیق ابعاد مختلف آزاداندیشی و معرفت بر پیامدهای سازنده ی آن در راستای رشد و تعالی مادی و معنوی آنها یک ضرورت است و در این راستا یک گفتمان ملی برای رسیدن به اهداف بلند در حوزه های علمی، نیازمند تعامل مراکز مختلف علمی می باشد، تا به رونق و تعمیق مباحث علمی کمک کند. همینطور نیازمند تجربه های علمی و مدیریتی و حمایت های مختلف می باشد تا زمینه ساز ارتقاء جمیع توانمندی ها بشود.
آزاد اندیشی در مصادیقی مانند نشست های دوجانبه یا چندجانبه و با حضور مخالفان و موافقان یک نظریه می باشد، از این رو آنچه که به عنوان کرسی آزاد اندیشی یاد می شود دربرگیرنده کلیه مباحثی است که در چهارچوب های نظریه پردازی نقد و مناظره و گفتگوی آزاد علمی صورت می گیرد.
دین استوارترین ستون حیات مادی و معنوی و امنیت روحی و روانی آدمی است که به او عزت می بخشد اما پیوسته عواملی به صورت پیدا و پنهان دین داری را تهدید می کند. این عوامل به صورت آفت ها و آسیب ها موانع و موانع بازدارنده فرا راه اندیشه دینی و گرایش جوانان به دین قرار می گیرد و زمینه گریز از دین و دین ستیزی را فراهم می آورد.
برای اینکه بتوانیم جوانان مخصوصا دانشجویان را در این زمینه تقویت کنیم، باید جامعه روحانیت به گونه ای عمل کند که بر روی جوانان تاثیرگذار باشد. اگر نظام روحانیت از یک نظام منسجم و کارآمد در سطح جهانی در امور مربوط به فعالیت های تبلیغی برخوردار باشد، تاثیرگذاری دو چندان می شود.
ضروری است کسانی که در این کرسی ها شرکت می کنند به افکار، اندیشه ها، گرایشات، تمایلات و انتظارات جوانان در عرصه های تبلیغی و همینطور با ابزارهای ارتباطی و به کارگیری آنها جهت پاسخ گویی به نیازهای فرهنگی و معنوی جوانان آشنا باشند. دیگر اینکه به زبان ها، فرهنگ ها، باورها و گرایشات حاکم بر جامعه مسلط باشند. کسی که در راه هدایت جوانان قدم برمی دارد باید به علوم حوزوی آشنائی کامل داشته باشد و از بینش و نگرش صحیح دینی برخوردار بوده و میان گفتار و رفتارش هماهنگی کامل باشد. که اگر این اصل نادیده گرفته شود سخن بی اثر شده و تاثیر خود را از دست می دهد. برهمین اساس است که موفقیت در این جهت همان مقدار که به علم و اندیشه وابسته است، به شخصیت و رفتار او نیز وابسته است.