مهارتهای روانشناسی
خشمت را همیشه افسار کن
علمای اخلاق و نیز برخی از روانشناسان برای کنترل خشم و عصبانیت ،توصیه های بسیاری مطرح کرده اند:
1- یاد خدا 2- شناخت و ازبین بردن ریشه های خشم
3-تو جه به نتایج 4- ترک صحنه یا تغییر وضعیت
5- ایجاد آرامش روحی
هفت شلیک نهایی به خشم
1- کنترل در مراحل اولیه عصبانیت 2- عفو :آبی بر آتش
3- مهارت های اجتماعی را یاد بگیرید 4- دق و دلی تان را سر دیگران خالی نکنید
5- تفسیر های صحیح از رویداد ها 6- هیچ کس نمی تواند شما را عصبانی کند مگر خودتان
7- شلیک نهایی: آستانه ی تحمل خود را بالا ببرید
مناجات با خدا به قلم دکتر مصطفی چمران
خدایا
عذر می خواهم از این که به خود اجازه می دهم که با تو راز و نیاز کنم
عذر می خواهم که ادعا های زیاد دارم در مقابل تو اظهار وجود می کنم
در حالی که خوب می دانم وجود من ضائیده ی اراده من نیست و بدون خواسته ی تو هیچ و پوچم ,
عجیب آنکه
از خود می گویم
منم می زنم
خواهش دارم و آرزو می کنم
خدایا…
تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوزم
تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم
تو مرا آه کردی که از سینه ی بیوه زنان و دردمندان به آسمان صعود کنم
تو مرا فریاد کردی که کلمه ی حق را هر چه رسا تر در برابر جباران اعلام نمایم
تو تار و پود وجود مرا با غم و درد سرشتی
تو مرا به آتش عشق سوختی
تو مرا در توفان حوادث پرداختی , در کوره ی غم و درد گداختی
تو مرا در دریای مصیبت و بلا غرق کردی
و در کویره فقر و هرمان و تنهائی سوزاندی.
کوتاه ترین وصیت نامه شهید
تهیه سالاد
مواد لازم
برگ اسفناج 10 برگ
كلم بنفش خردشده چهار قاشق سوپخوري
فيله گريپفروت 10 تكه
روغن زيتون سه قاشق سوپخوري
آب پرتقال يك پيمانه
كاهو و كنجد به ميزان لازم
نمك و فلفل به ميزان لازم
سالاد اسفناج و گریپ فروت
طرز تهيه
كلم را كف ظرف ريخته برگهاي اسفناج را با فيله گريپفروت به صورت لايه لايه ميچينيم. آب پرتقال را روي مواد ريخته، روغن زيتون و سركه بالزاميك را اضافه ميكنيم. كاهو را خرد كرده كمي كنجد روي سالاد ميريزيم و در صورت نياز نمك و فلفل را اضافه ميكنيم.
عقاید وهابیت
براى شناخت وهابیت و آگاهى از خطرات آنها نسبت به دین اسلام، باید این مسلك انحرافى را از زوایاى مختلف مورد مطالعه قرار دارد، از جمله: نحوه پیدایش و بوجود آمدن آن، و طرز تفكر آنان نسبت به دین و اولیاى الهى و شعائر اسلامى، عملكرد آنها در حوزه اجتماع وسیاست و…
الف) مسلك وهابیت، منسوب به محمد عبدالوهاب نجدى است و علّت این كه آن را به خود شیخ محمد نسبت ندادهاند و نگفتهاند «محمدیه» به جهت این بوده است كه مبادا پیروان این مذهب، نوعى شركت در نام پیامبر را پیدا كنند.
محمد بن عبدالوهاب، در سال 1115 ه. ق در شهر «عیینه» چشم به جهان گشود. از كودكى به كتابهاى تفسیر، حدیث و عقاید، علاقه داشت و از همان دوران جوانى، اعمال مذهبى مردم «به خدا» را زشت مىشمرد، وى به مدینه رفت و در آن جا توسل مردم به پیامبر (ص) را ناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب، بعد از مرگ پدر، افكار و عقاید خود را كه قبلًا از سوى ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم پىریزى شده بود اظهار نمود به تبلیغ و ترویج و رسمیت دادن آن همت گماشت.
ب) وهابیان معتقدند: هیچ انسانى، نه موحد است و نه مسلمان مگر این كه امورى را ترك كند. این امور عبارت است از:
1. به وسیله هیچ یك از رسولان و اولیا، به خداوند توسل نجوید. و در صورت توسل در راه شرك گام نهاده و مشرك مىباشد
2. زائران به قصد زیارت به آرامگاه رسول خدا نزدیك نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روى قبر نسازند
3. از پیامبر (ص) طلب شفاعت نكنند
4. زیارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه براى آنان، شرك است
5. وهابیان بر این باورند كه مسلمانان، در طى روزگار از آیین اسلام منحرف شدهاند
6. هر گونه مراسم تشییع جنازه و سوگوارى حرام است.
وهابیت
چرا هنوز بارگاه پيامبر برپاست؟!
كسانى كه به مكّه و مدينه مشرّف شده اند، مى دانند على رغم ويرانى تمام قبرستان بقيع و قبور شهداى احد و غير آنها، گنبد و بارگاه ملكوتى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) برپاست و مسلمانان از همه جاى دنيا به زيارت آن حضرت مى شتابند و اين وضع سؤال مهمّى در اذهان همه زائران ترسيم مى كند، كه چرا اين گروه به سراغ بارگاه پيامبر(صلى الله عليه وآله)نرفتند؟!
حقيقت آن است كه آنها خود را كوچك تر از آن ديدند كه دست به اين كار زنند و تمام جهان اسلام را بر ضدّ خود بشورانند. آرى وهّابى هاى متعصّب نتوانستند، بارگاه ملكوتى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) را از ميان بردارند، و گنبد خضرا را ويران سازند و ضريح مقدّس حضرت را نابود كنند.
هنگامى كه از آنها سؤال شد چگونه تمام گنبد و بارگاه هايى را كه بر فراز قبور ائمّه بقيع(عليهم السلام) و شهداى احد و غير آنها بنا شده بود از ميان برداشتيد ولى گنبد و بارگاه پيامبر(صلى الله عليه وآله) همچنان پابرجاست؟ اين تناقض در عمل چه مفهومى دارد؟
اگر اين ها نشانه بت پرستى و شرك است، چرا اين «نشانه بزرگ!» را در كنار اين مسجد باشكوه و با عظمت نگه داشته ايد، و اگر نيست، چرا بقيّه را از ميان برداشتيد؟
آنها پاسخى در برابر اين سؤال ندارند و به راستى وا مى مانند.
در يكى از سفرهاى زيارتى كه مدّت ها قبل داشتم به ديدار «امام مدينه» رفتم و از او كه مرد فاضل و باانصافى بود همين سؤال را كردم.
رهنمود
عشق های خیابانی
پشت بعضی از نگاه های مسموم و محبت های فریبا ، دره ی هولناکی از سقوط
و شب تاریکی از بدبختی است.
بعضی قیمت خود را نمی شناسند و خود را ارزان می فروشند.
همه مدعیان دوستی و عشق ، خریدار نیستند، بلکه قیمت می کنند.
اگر نور افکنی بیندازید ، عمق تیرگی های و حشت ناک این عشق های خیابانی و تلفنی را خواهید دید.
شما که نمی خواهید آینده خود را آتش بزنید ، خیلی راحت به هرکس اعتماد نکنید.
نکته
*** بردن همه چیز است اما تلاش برای بردن چرا***
***خوب بودن عالی است اما نشان دادن به دیگران عالی تر است***
به یاد داشته باش که امروز طلوع دیگری است***
*** کسی که به دیگری حسد می ورزد ، دلیل بر آن است که به برتری او اعتراف کرده است***