به مناسبت تولد امام هادی (ع)
در حركت نه چندان آرام زمان به گفتة اكثر مورخان ، چشم گيتي در سال 212 هجري قمري ،
به جمال خورشيدي روشن مي شود كه چكيده فضيلت ، جوهره وجود وفيض مطلق است .
مولودي كه يادش آرام بخش دلها وپيامش آخرين اميد ونهايت آرزوي دلدادگان به خدا ميگردد.
آن مولود كسي جز علي النقي امام هادي (علیه السلام) نبود .
آمد امام هدايتي كه روشني بخش محفل بشري گرديد وتشنگان حقيقت را از زلال هدايت كه ريشه در وحي دارد سيراب كرد .
امام هادي (علیه السلام) در بصريا ( روستايي از توابع مدينه ) به دنيا آمد .
ومكارم اخلاق ، شرافت ونجابت را چون ديگر ستارگان هدايت از خاندان نبوّت در خود جمع داشت.
پس از تولد امام هادي (علیه السلام) پدر بزرگوارش امام جواد (علیه السلام) همچون ائمه ديگر (علیهم السلام) ،
سنت شرعي مراسم تولد از اذان در گوش راست واقامه در گوش چپ وصدقه وعقيقه را بطور كامل اجرا نمود.
سال تولد امام هادي (علیه السلام)
درباره سال وماه وروز تولد حضرت ، راويان وتاريخ نگاران اقوال مختلفي ذكر كرده اند كه به برخي اشاره مي گردد:
1- اكثر مورخان ولادت حضرت را در سال 212 هجري مي دانند . ( اصول كافي ج1 ص 497 ، الارشاد ج2 ص 297 ، اعيان الشيعة ج 4 ص 252 .)
2- بنا بر اقوال ضعيفي ولادت آن حضرت در سال 214 بوده است. ( الاتحاف بحب الاشراف ص67 ، جوهرة الكلام ص 151 ، مرآة الجنان ج2 ص 159 .)
{مؤلف تاريخ الخميس در جلد 2 صفحه 321 وصاحب مرآة الجنان در جلد 2 صفحه 159 تولد امام هادي (ع) را در روز سيزدهم رجب ذكر كرداند.
4- برخي نيز تولد امام علي النقي (علیه السلام) را در روز دو شنبه سوّم رجب ذكر كرده اند.
5- برخي منابع ، تصريح مي كنند كه تولد امام در ماه رجب بوده است ولي روز تولد را معين نكرده اند از جمله در بعضي از دعاها به اين مطلب تصريح شده است.
بارالها ! از تو مي خواهم ودرخواست دارم به حق دو مولود در ماه رجب محمد بن علي الثاني وعلي بن محمد منتجب (امام هادي ) .
بعضي از منابع تاريخي هم از ذكر روز وماه تولد حضرت خود داري كرده وتنها به ذكر محل تولد يعني (مدينه ) اكتفا كرده اند . الاتحاف بحب الاشراف ص67
یک جرعه معرفت(امثال القرآن)
در احوالات ذوالنون مصری([1]) آوردهاند، روزی در کنار رود نیل کژدمی را دید که با سرعت به کنار آب آمد. غوکی بر لب آب آمد و کژدم بر پشت آن سوار شد. ذوالنون در حالی که حیرت زده بود، برای کشف حقیقت با سرعت خود را به آن سوی رود نیل رسانید. در آن سوی رود کژدم از غوک جدا شد و به سمت درختی حرکت کرد که جوانی در زیر سایه آن آرمیده بود و ماری بزرگ آماده نیش زدن او بود. کژدم به سمت مار حرکت کرد، او را نیش زد و به هلاکت رسانید. سپس مجدداً بر لب رود نیل آمد و بر پشت غوک که همچنان کنار ساحل ایستاده بود، نشست و از آب عبور کرد. ذوالنون میگوید: چون این منظره را دیدم بسیار حیرت کردم و با خود گفتم: شاید این مرد از اولیای خدا باشد. خواستم به او تقرب جویم، اما خوب که دقت کردم دیدم جوانی است مست و لایعقل. حیرتم افزون شد. با خود اینگونه استدلال کردم که بنده هر چه قدر هم جفا کند، اما باز رحمت خدا بیشتر است. پس صبر کردم تا جوان بیدار شد و از مستی به درآمد. مرا که بر بالین خود دید به پایم افتاد و پرسید: من گنهکار چه کردهام که تو در حقم اکرام کردهای و بر بالینم آمدهای؟… جریان مار را برایش تعریف کردم. جوان رو به آسمان کرد و با استغاثه گفت: الهی! لطف تو با مستان چنین است، با دوستان چگونه خواهد بود؟… پس در رود نیل غسل کرد و رو به بادیه نهاد و به مجاهدت مشغول شد.([2])
و حقیقت امر نیز جز این نیست که هرکه را لطف الهی بنوازد، ارشاد و هدایت، او را چنین سازد.
قال رسول الله(ص):
انّ من الشّرّ بحکمة؛ برخی از شرها و آزارها، دارای حکمت است.([3])
ناامیدم مکن از سابقه ی لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که، که خوب است و که زشت
یک جرعه معرفت(امثال القرآن)
داستان مرد جوان و ذوالنون مصری
مرد جوانی به نزد “ذوالنون مصری” آمد و شروع کرد به بدگویی از صوفیان.
ذوالنون انگشتری را از انگشتش بیرون آورد و به مرد داد و گفت: این انگشتر را به بازار دست فروشان ببر و ببین قیمت آن چقدر است؟
مرد انگشتر را به بازار دستفروشان برد ولی هیچ کس حاضر نشد بیشتر از یک سکه نقره برای آن بپردازد.
مرد دوباره نزد ذوالنون آمد و جریان را برای او تعریف کرد.
ذوالنون در جواب به مرد گفت: حالا انگشتر را به بازار جواهر فروشان ببر و ببین آنجا قیمت آن چقدر است.
در بازار جواهر فروشان انگشتر را به قیمت هزار سکه طلا می خریدند!
مرد شگفت زده نزد ذوالنون بازگشت و او را از قیمت پیشنهادی بازار جواهرفروشان مطلع ساخت.
پس ذوالنون به او گفت: دانش و اطلاعات تو از صوفیان به اندازه اطلاعات فروشندگان بازار دست فروشان از این انگشتر جواهر است.
قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر، گوهری!
هرگز ناآگاهانه قضاوت نکنیم!.
کلامی با آقا
ای گل زیبای باغ عدالت! با تمام وجدمان در انتظار دیدارت هستیم.
ای سکوت و وقار زیبایی شب ها!ای درخشش ماه و ستاره ها!
ما هنوز در همان کوچه ای که به انتظار ختم می شود ،
ایستاده ایم و بی قرار تر از همیشه ندای انتظار سر می دهیم.
به مناسبت روز کیفیت
به خدمت گرفتن نیروی کار، باید در فضایی سالم و همراه با توفیق و قرار داد قبلی باشد.
بنابراین ،سبک گرفتن نیروی کارگری و آسان جلوه دادن کار، اجبار و بیگاری کشیدن ، نابرابری کار و دستمزد و….
هم مخالف شؤونات انسانی و اخلاقی است و هم بر بازدهی ، کمیت و کیفیت ، اثرات منفی می گذارد.
از این رو ، فقهای اسلام یکی از شرایط صحت و مشروعیت به کارگیری نیروی کار را رضا و رغبت کارگر ذکر کرده اند.
حضرت آیت اله جوادی آملی ، انتظار بشر از دین /ص167
گلی از گلستان
شهید مطهری قدس سره:
« سعدی نصایح بسیار بسیار سودمندی دارد که از متن اسلام گرفته شده است»
فقیهی پدر را گفت : هیچ از این سخنان رنگین دلاویز متکلمان در من اثر نمی کند به حکم آن که نمی بینم مر ایشان را فعلی موافق گفتار.
ترک دنیا به مردم آموزند خویشتن سیم و غله اندوزند
عالمی را که گفت باشد و بس هرچه گوید نگیرد اندر کس
عالم آن کس بود که بد نکند نه بگوید به خلق و خود نکند
«أتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم»
مهارتهای روانشناسی
روش موثر در بازسازی حافظه
1- مهربانی به خویشتن( انجام کارهای مورد علاقه مانند خرید یک شاخه گل )
2-قدم زدن
3- غذای سس دار نخورید
4-خواب به موقع
5- بیشتر به خودتان برسید
6- چای گیاهی بنوشید
7-خوردن قند و شکر مصنوعی را کاهش دهید.
غدیر از نگاه معصومین(ع)
2- برترين عيد امت 3- عيد بزرگ خدا 4- عيد آسمانى 5- عيد بىنظير 6- عيد پربركت 7- عيد فروزان 8- روز پيام و ولايت 9- روز اطعام 10- روز هديه
1- عيد خلافت و ولايت
زياد بن محمد گويد: بر امام صادق(ع) وارد شدم و گفتم: آيا مسلمانان عيدى غير از عيد قربان و عيد فطر و جمعه دارند؟ امام(ع) فرمود: آرى، روزى كه رسول خدا(ص) اميرمؤمنان(ع) را (به خلافت و ولايت) منصوب كرد.
رسول خدا(ص) فرمود: روز غدير خم برترين عيدهاى امت من است و آن روزى است كه خداوند بزرگ دستور داد برادرم على بن ابى طالب را به عنوان پرچمدار (و فرمانده) امتم منصوب كنم، تا بعد از من مردم توسط او هدايت شوند، و آن روزى است كه خداوند در آن روز دين را تكميل و نعمت را بر امت من تمام كرد و اسلام را به عنوان دين براى آنان پسنديد.
امام صادق(ع) فرمود: روز غدير خم عيد بزرگ خداست، خدا پيامبرى مبعوث نكرده، مگر اينكه اين روز را عيد گرفته و عظمت آن را شناخته و نام اين روز در آسمان، روز عهد و پيمان و در زمين، روز پيمان محكم و حضور همگانى است.
امام رضا(ع) فرمود: پدرم به نقل از پدرش، امام صادق(ع) نقل كرد كه فرمود: روز غدير در آسمان مشهورتر از زمين است.
على(ع) فرمود: امروز (عيد غدير) روز بس بزرگى است. در اين روز گشايش رسيده و منزلت (كسانى كه شايسته آن بودند) بلندى گرفت و برهانهاى خدا روشن شد و از مقام پاك با صراحت سخن گفته شد و امروز روز كامل شدن دين و روز عهد و پيمان است.
امام صادق(ع) فرمود: به خدا قسم اگر مردم فضيلت واقعى «روز غدير» را مىشناختند، فرشتگان روزى ده بار با آنان مصافحه مىكردند و بخششهاى خدابهكسىكهآن روز را شناخته، قابلشمارش نيست.
امام صادق(ع) فرمود: … روز غدير خم در ميان روزهاى عيد فطر و قربان و جمعه همانند ماه در ميان ستارگان است.
رسول خدا(ص) (در روز غدير) فرمود: اى مسلمانان! حاضران به غايبان برسانند: كسى را كه به من ايمان آورده و مرا تصديق كرده است، به ولايت على سفارش مىكنم، آگاه باشيد ولايت على، ولايت من است و ولايت من، ولايتخداى من است. اين عهد و پيمانى بود از طرف پروردگارم كه فرمانم داد تا به شما برسانم.
امام صادق(ع) فرمود: عيد غدير، روزى است كه رسول خدا(ص) على(ع) را بعنوان پرچمدار براى مردم برافراشت و فضيلت او را در اين روز آشكار كرد و جانشين خود را معرفى كرد، بعد بعنوان سپاسگزارى از خداى بزرگ آن روزه را روزه گرفت و آن روز، روز روزهدارى و عبادت و طعام دادن و به ديدار برادران دينى رفتن است. آنروز روز كسب خشنودى خداى مهربان و به خاك ماليدن بينى شيطان است.
امير المؤمنين(ع) (در خطبه روز عيد غدير) فرمود: وقتى كه به همديگر رسيديد همراه سلام، مصافحه كنيد، و در اين روز به يكديگر هديه بدهيد، اين سخنان را هر كه بود و شنيد، به آن كه نبود برساند، توانگر به سراغ مستمند برود، و قدرتمند به يارى ضعيف، پيامبر مرا به اين چيزها امر كرده است.