حجاب و عفاف
یکی از ضروریات دین مبین اسلام مسأله حجاب و عفاف است، رعایت حجاب و عفاف از سوی زنان و مردان به روشنی در آیات و روایات قرآن کریم آمده است که با مراجعه به این کتاب آسمانی می توان از این آموزه ها کمال بهره و استفاده را برد.
حجاب دارای ابعاد مختلفی است ولی اگر بخواهیم درست به ابعاد آن توجه کنیم باید نگاه ما به حجاب با محوریت فرهنگ باشد. متأسفانه در کشور ما نگاه به حجاب با محوریت فرهنگی کم است؛ همچنین تلاش دشمن این است که حجاب را از مقوله فرهنگی به یک مقوله سیاسی تبدیل کرده و در جهت منافع سیاسی خود از آنها بهره گیرد.
جریان سازی فکری برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب وظیفه اساسی حوزههای علمیه است. اگر حوزه علمیه در این زمینه وارد نشود ممکن است افراد دلسوز نیز درباره ترویج فرهنگ عفاف و حجاب راه غیر صحیح را طی کنند؛
مبلغان و سایر مسئولان نهادهای فرهنگی باید وارد دبیرستان ها و مراکز مختلف اجتماعی شده و با بیان مسائل مختلف به سؤالات موجود پاسخ دهند؛ چرا که این مسأله به یقین اثرگذار خواهد بود.
در مسئله حجاب و عفاف تنها نباید به سراغ بی حجاب ها رفت بلکه باید از سنین آغازین تکلیف دختران، ترویج فرهنگ حجاب و عفاف را آغاز کنیم.
باید برای هر گروه از جامعه برنامه ای خاص در نظر گرفته شود، به طوری که نوع تبلیغ در دبستان با نوع تبلیغ در دبیرستان تفاوت داشته و از آن طرف نیز بایستی خواهران شاغل و خانهدار را نیز مد نظر قرار دهیم.
حجاب در حال حاضر یکی از نمادهای فرهنگ اسلامی است حتی در دنیای غرب هم یه این نکته توجه دارند و این مخالفت هایی که الان با حجاب زنان مسلمان در غرب صورت میگیرد به همین جهت است که حجاب را به عنوان یک نمادی از فرهنگ دینی و اسلامی تلقی میکنند و لذا برای ما هم یک اهمیت ویژه دارد؛ ضمن اینکه تاثیرات عمیقی که بر ساختار خانواده بر مباحث اخلاقی جامعه و در پایداری خانواده یا خدای نکرده در سستی خانواده میتواند مساله حجاب یا بدحجابی داشته باشد.
یک نکته است که ایجاب میکند حوزه های علمیه به صورت عمومی و از مدارج بالاتر آن در سطح مراکز مدیریتی گرفته تا آحاد طلبه ها و مبلغین به این موضوع توجه داشته باشند، مخصوصا که در حال حاضر به نظر میرسد جریان های فرهنگی رقیب یا معاند ما نسبت به مساله حجاب سرمایه گذاری کرده اند؛ یعنی آن تلاشی که در رسانه های عمومی وابسته به جریان فرهنگی غرب گرا برای آسیب زدن به این آموزه و این نهاد دارد صورت میگیرد نشان دهنده تلاش دشمن برای آسیب زدن در این حوزه از دین است و ضرورت دارد که هم طلبه ها و فضلا و هم برنامه ریزان و مدیران نسبت به این موضوع به صورت ویژه توجه داشته باشند.
شاید به صورت خاص این موضوع یعنی گسترش فرهنگ حجاب در برنامه های آموزشی یا پژوهشی یا تبلیغی حوزه مطرح نبوده است اما به صورت عموم یعنی تبلیغ معارف دینی طبیعتا در ضمن تبلیغ ها ممکن است به این موضوع پرداخته شده این مساله به عنوان یک موضوع از موضوعات معارف اسلامی مورد توجه فضلا، مبلغین و خطبا بوده است .
بهترین فرصت ارتباط هم، ایام تبلیغی به خصوص ماه مبارک رمضان و محرم است؛ گرچه نباید این فعالیت های فرهنگی به این ایام خاص منحصر باشد اما بهترین زمان ها که دل ها آماده است و شرایط مهیاست و ارتباط مستقیمی میان حوزه های علمیه و مبلغین حوزه با بدنه مردم برقرار میشود به نظر میرسد که یکی از بهترین فرصت ها همین مناسبت های خاص است.
مساله حجاب ابعاد مختلفی دارد یک بعد آن مساله فرهنگی و آموزش فرهنگی و درونی سازی این ارزش است که شاید مسئولیت اساسی آن به عهده حوزه ها باید باشد که در واقع مسئول گسترش فرهنگ دینی در جامعه هستند ولی ابعادی هم دارد مخصوصا فضای جامعه را کنترل کردن و زمینه های آن درونی سازی را در فضای بیرونی تقویت کردن که به نظر میرسد این ها مسئولیت هایی است که نهاد حاکمیت هم حتما باید در آن ورود داشته باشد؛ نمیشود شما به دنبال درونی سازی یک ارزش در جامعه باشید ولی فضای بیرونی جامعه هیچ تناسبی با این فرهنگ نداشته باشد و لذا اگر بخواهیم این اقدامات اثربخش باشد باید حتما این همراهی و هماهنگی یعنی اقدامات حاکمیتی با فعالیت های فرهنگی وجود داشته باشد.
لذا این بخش از کار، ابعاد مختلفی دارد و باید یک تقسیم کار درستی صورت بگیرد البته سیاستی که هم حاکمیت و دولت بایستی به آن توجه داشته باشد و هم حوزه به عنوان یک نهاد فرهنگی باید مد نظرش باشد این است که اولا از سیاست رفق و مدارا و تدریج و موعظه حسنه استفاده شود و اگر از روشهایی که موجب دل زدگی بشود و یا سخت گیری هایی که ممکن است آثار منفی برجای بگذارد تا حد ممکن باید اجتناب کرد، البته در یک جاهایی نمیشود جامعه را رها کرد و اجازه داد که دیگران سوءاستفاده کنند اما به هر حال اصل حاکم بر این فعالیت ها بایستی سیاست رفق و مدارا و تدریج باشد.