ببرید برای رزمندگان
28 آبان 1391
عروس و داماد هنوز یک ماه از ازدواجشان نگذشته بود که آمده بودند جبهه.دامادسنگری
شده بود و عروس در پشتیبانی و امداد فعالیت می کرد.محل اسکانشان هتل هلال
بود.ساختمانی در جاده ی آبادان-خرمشهر که مدام در تیررس خمپاره و توپ قرار
داشت.شنیدیم فقط یک پتو دارند که وسط اتاق پهن می کنند و می نشینند اما برای
خواب چیزی ندارند.یک پتوبرداشتم و رفتم در اتاقشان.
آمدم دم در ولی پتو را قبول نکردن.گفتند:«ببرید برایرزمنده ها».
اصرار کردیم؛گفتند:نه؛ما به آنچه داریم قانع هستیم.
امام علی (ع):وقتی خداوند بنده ای را بخواند به او قناعت عطا می کند.
(غررالحکم,ص 391)