آش کدو «کشک کدو»
آش کدو یا همان کشک و کدو شهرضایی یک غذای خوشمزه و خوش خوراک است که در فصل سرما بعضی از خانواده ها آن را تهیه می کنند و از خوردن آن لذت می برند.
مواد لازم:
کشک 250 گرم
کدو یک عدد متوسط
پیاز دو عدد بزرگ
نعناع سه قاشق غذاخوری
روغن، زردچوبه، نمک به میزان لازم
برنج3پیمانه
طرز تهیه
کدو را شسته تمیز می کنیم تخمه های آن را خارج کرده و به صورت مکعب های متوسط خرد می کنیم الیاف های اضافی داخل کدو را هم قبلاً در می آوریم بعد آب را که جوش آوردیم کدوها را داخل ظرف ریخته و می گذاریم تا بپزد. برنج را که قبلاً خیس کرده ایم داخل ظرف ریخته و صبر می کنیم تا با کدوها بپزد. پیازها را خرد می کنیم و سرخ کرده و نعناع، نمک، زردچوبه را اضافه می کنیم. بعد از پخته شدن کدوها و برنج، نعناع و پیاز آماده شده و کشک را اضافه می کنیم و صبر می کنیم تا مواد خوب با هم مخلوط شوند و غذا جا بیفتد.
کدو حلوایی
کدو حلوایی میوه یک گیاه علفی است که دارای ساقه های بلند و خزنده و برگهای پهن است. گلهای این گیاه زرد و میوه آن شبیه خربزه و یا خیلی بزرگتر است. نام های دیگر کدوحلوایی در فارسی، کدو تنبل و کدو زمستانی است و در زبان عربی آن را یقطین و قرع کأس می¬گویند. از میوه، پوست، تخم میوه، گل و برگ این گیاه استفاده می کنند و گاهی به صورت پخته، ترشی، مربا، تهیه روغن مورد استفاده قرار می¬دهند. 1
پیامبر (ص) خطاب به امام علی(ع) فرمودند: کدو بخور زیرا هر کسی آن را بخورد، خلق و خوی وی نیکو و رخسارش شاداب می شود، آن خوراک من و پیامبران پیش از من است. (بحارالانوار، ج66، ص299)
طبقه یافته های علمی درباره کدو بیان شده که طبیعت آن سرد و تر است و حاوی آب، پروتئین، چربی، هیدرات کربن، املاح معدنی، سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، آهن، فسفر، گوگرد، کلر، ویتامین A، B1 و B2 و C است.
مصرف آن برای تب های شدید و صفرا مزاجان خوب است ولی برای سودامزاجان مناسب نیست همچنین برای کودکان، پیرمردان و کسانی که معده ضعیف دارند مفید می باشد و قندش برای بیماران دیابتی بی ضرر است. 2
اگر کدوی حلوایی را پخته و بصورت گرم به صورت بمالید و نیم ساعت صبر کنید، رنگ چهره و رخساره باز شده و صورت را براق و زیبا می نماید.3 آب کدوی پخته ادرارآور خوبی است و برای رفع اختلالات کلیه و مثانه مفید است.4
ابن سینا پزشک شهیر اسلامی، کدو را برای رفع سردرد و رفع بیخوابی و درمان خستگی اعصاب مفید دانسته است. خوردن مغز خام تخم کدو به مقدار 35 گرم در روز برای درمان سوزش ادرار، زخم معده، خشونت سینه، اخلاط خونی، خونریزی ریه و تسکین سرفه مفید است. همچنین مغز تخم کدو برای درمان سل، تبهای حاره و تشنگی مفید است.5
سوخته شده پوست کدو برای بند آوردن خون اثر معجزه آسا و بسیار سریع دارد و دو لبه زخم را به هم می چسباند و سوزش و ناراحتی زخم را خیلی زود تسکین می دهد.
1. خواص سبزی های خوراکی، مرتضی نظری، ص161
2. غذا و تغذیه در آموزه های دینی و… ، مصطفی آخوندی، ص108
3. اعجاز خوراکی ها، ص221
4. نسخه های شفابخش، ص276
5. طب الکبیر، ص120
چربی خون بالا
چربی های موجود در خون به دو گروه تری گلیسرید و کلسترول تقسیم می شوند که با بالا رفتن آنها در خون و اختلال در سوخت و ساز چربی در بدن شخص دچار چربی خون می شود. خطرات این افزایش تجمع چربی در دیواره رگها و تنگی آنها می باشد که باعث خطر ابتلا به سکته مغزی، درد قفسه سینه و گرفتگی عروق می شود.
نسخه های گیاهی برای کاهش چربی خون
برای کاهش چربی خون یک گیاه بسیار مفید «سیر» می باشد که علاوه بر کاهش کلسترول و تری گلیسرید خاصیت ضد میکروبی و ویروسی هم دارد و فشار خون و قند خون را کاهش می دهد و خون را رقیق می کند.
«میوه زیتون» و روغن آن هم یک میوه مفید برای کاهش چربی خون می باشد، همچنین عصاره برگ گیاه «مرزه» چربی خون را کاهش می دهد. «تخم شوید» هم که در دارویی به نام «آنتوم» موجود است پایین آورنده چربی خون است.
«دم کرده آویشن» از دیدگاه طب سنتی ایران دفع کننده رطوبت و بلغم از بدن است و کاهنده چربی خون.
«فلفل سیاه» به دلیل داشتن ماده پیرین، تشکیل سلول های
جدید چربی را متوقف می کند و خاصیت ضدچربی دارد.
مرتضی صفوی، متخصص تغذیه گفته است: مصرف «خرفه» به صورت خام یا پخته موجب کاهش چربی خون و رفع التهاب بدن می شود. خرفه تصفیه کننده خون، تب بر، ادرار آور صفراآور، ضداسکوربوت و کمبود ویتامین c، رفع کننده میخچه و دمل و جوش می باشد.
خوردن «آبغوره» ناشتا نیز یک تجویز گیاهی دیگر برای کاهش چربی خون است و بطور کلی اصلاح رژیم غذایی و مصرف میوه جات و سبزیجان متعدد و مختلف و کم کردن مصرف غذاهایی همچون فست فودها، گوشت قرمز، برنج، سرخ کردنی ها، شیرینی جات و خامه و… عامل بسیار خوبی برای بدست آوردن سلامتی و شادابی بدن و کم شدن چربی خون می باشد.
گفته ها و نکته ها
خدا همیشه آنلاینه
کافیه دلت را به روز رسانی کنی.
اون موقع می بینی که در تک تک لحظات کنارت بوده و هست و خواهد بود.
اگر دیدی خط ها شلوغه و حس می کنی جوابی نمیاد از پسورد «یا حسین» استفاده کن.
خدا به این پسورد حساسه و به سرعت نور جواب می ده.
گاهی هم که حس می کنی ارتباط قطع شده، مشکل از مخاطب نیست، دلت ویروس گرفته!
نامگذاری نوزاد
وقتی نوزادی به دنیا می آید بعضی پدر و مادر و اطرافیان به دنبال اسمی می گردند که در فامیل کسی نداشته باشد، کاری به معنا و مفهوم آن هم ندارند فقط فقط جدید باشه همین.
هرچه پسر آورند تا نامگذاری کند اسمشان را گذاشت «علی» علی اکبر، علی اوسط، علی اصغر. علی فقط پدر نبود برایش؛ مسلکش بود، مرامش بود، عشقش بود، دلش می خواست به هر بهانه ای صدا بزند «علی»! ادب که نمی گذاشت پدر را به نام بخواند اما اسم همه پسرهای خانه اش علی بود. تنها اسم که نبود، پدر انگار تقسیم شده بود بین پسرها! یکی یل و پهلوان، یکی عابد و زاهد، یکی هم مظلوم و سر به زیر و یکی از یکی مصمم تر در علی بودن و چه لذتی داشت برای حسین(ع) پدر این همه علی بودن.
سفیر مرگ
اولین موهای سفید که در سر و صورت ظاهر می شود لرزه بر اندام انسانها می اندازد که: داری پیر می شوی!!! آن وقت شروع می کند به مراقبت، تهجد، اما مدتی که گذشت موها زیاد و زیاد و زیادتر می شوند تا آنجا که دیگر موی سیاهی باقی نمی ماند، اما این انسان فراموش می کند که هر کدام از این موها یک سفیر است یک هشدار است که یعنی بیشتر مواظب رفتار و اعمال و نیاتت باش مرگت نزدیک شده.
می خواهم مادر شوم
دفاعیه تمام شد، استاد آمد جلو گفت: می خوای چی کار کنی؟ میری واسه دکتری؟ گفتم: نه استاد! استاد گفت: شما؟ تو که می تونی، تو که… اصلاً بگو ببینم می خوای تو خونه بمونی چیکار کنی؟ گفتم: می خوام مادر بشم! می دونید می خوام قصه بگم، تمرین ریاضی بنویسم، دیکته بگم، لالایی بگم… اصلاً می دونید می خوام تمام این کارهایی که به خاطر درس خوندن ترک کرده بودم را شروع کنم. می خواهم مادر شوم.
جوان به جوان
درب خانه حضرت علی علیه السلام زده شد قنبر غلام حضرت به درب خانه رفت، درب را گشود، دو نفر اجازه ورود خواستند و از آنجائی که در خانه حضرت به روی همه باز بود قنبر به آنها اجازه داخل شدن داد. پدر و پسر جوان به حضرت سلام دادند و میهمان مولایشان شدند حضرت آنها را اکرام و احترام بسیار کرد و در صدر مجلس نشاند و خود روبروی آنها نشست. موقع غذا خوردن رسید سفره آماده شد و حضرت میهمانان خود را بر سر سفره خواند و بعد از به جا آوردن آداب سفره مشغول به غذا خوردن شدند، بعد از صرف غذا بر اساس سنت و استحباب، قنبر ظرف آب و حوله و طشتی آورد تا حضرت و میهمانان دستهایشان را بشویند. مولای متقیان حضرت علی علیه السلام ظرف آب را از غلام گرفته و به سوی مهمانان رفتند، اما مرد میهمان از اینکه حضرت دستان او را بشویند خودداری کرد ولی حضرت به او فرمودند: برادر تو از سر توست از تو جدا نیست می خواهد عهده دار خدمت تو بشود و در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد چرا می خواهی مانع کار ثواب او بشوی؟ حضرت با اصرار از او خواستند تا دستانش را بشوید و فرمودند: من می خواهم به شرف خدمت به برادر مومن نائل گردم مانع کار من مشو. مرد میهمان با حالت شرمندگی حاضر شد که حضرت آب بریزد و او دستهایش را بشوید، حضرت به او فرمودند خجالت نکش و تعارف نکن و کامل و درست دستانت را بشوی. حضرت علی علیه السلام بعد از شستن دست میهمان پسر جوان خود محمدبن حنیفه را صدا زد و فرمود: این ظرف آب را بگیر و بر روی دست این جوان بریز تا دستش را بشوید. اگر پدر این جوان در اینجا نبود و تنها خود او میهمان ما بود من خودم آب بر روی دستش می ریختم تا دستش را بشوید اما خداوند متعال دوست دارد وقتی پدر و پسری هر دو حاضرند بین آنها در احترام و اکرام فرق گذاشته شود. محمد بن حنیفه امر پدر را اطاعت کرد و از جوان خواست تا دستهایش را بشوید و جوان نیز به این امر راضی شد.1
1. بحارالانوار، ج9، ص598 به نقل از داستان راستان، ج2، ص86
قصه های شیرین و خواندنی از پسر جوان، مظفر حاجیان، ص62
فقط مردها بخوانند
چند روز پیش در یکی از آن لحظه های کوتاه که آدم با واقعیت های عمیق روبه رو می شود، راز افزایش طلاق را کشف کردم. حداقل یکی از رازهای آن را در جامعه امروز ایران و باید بگویم واقعیت دردناکی است. آقایان جوان یا میان سالی که دارید این را می خوانید متأسفانه باید عرض کنم که یکی از مهمترین دلایل بحران خانواده در ایران امروز، ما مردها هستیم. ما مردها هزاران سال است که بچه ایم و نمی خواهیم بزرگ شویم. حتی در زمانی که در جنگل ها و کوه ها به کار خطیر شکار حیوانات مشغول بودیم، شرط می بندم که باز هم بچه بودیم. حیوان را شکار می کردیم و می آوردیم و با تظاهری افتخار آمیز آن را پرت می کردیم جلوی زن های توی غار و لبخندی که یعنی ببین من چه موجود خارق العاده ای هستم، حالا نوبت توست که بروی و قدردانی ات را از من نشان دهی. بعدهم لابد پیژامه و عرق گیر و لم دادن و گرفتن کنترل تلویزیون و بالا و پایین زدن.
ما مردها بچه به دنیا می آییم و بچه می میریم. زن هایی را هم که در زندگی مان هستند فقط به عنوان مادر می خواهیم؛ کسانی که ما را به عنوان بچه، تر و خشک کنند، شکممان را سیر کنند، اتاق و خانه مان را تمیز و مرتب و تزیین کنند،لباس هایمان را انتخاب کنند و بخرند و مرتب برایمان بشویند، برایمان وقت دکتر بگیرند، مهمان شدن یا مهمان کردن را هماهنگ و روابط با فامیل را تنظیم کنند، بچه ها را تربیت و بزرگ کنند و… ما هم در عین حال که امپراطور ماشین و موبایل و تلویزیون هایمان هستیم، احساس کنیم چقدر مهمیم! ولی همه مان میدانیم که ظرف دو هفته بدون همسر یا بدون مادرمان چقدر شبیه یک پسرک خردسال درمانده و بدبخت می شویم.
مسأله این است که ما مردها مهارتهای اولیه زندگی کردن را یاد نمی گیریم. جامعه که البته پدر و مادرهایمان مهمترین بخش آن هستند به ما یاد نمی دهند چطور مثل یک آدم بالغ بتوانیم بدون مادر زندگی کنیم. حتی از این بدتر، جوری ما را تربیت می کنند که حتی بچگی و ناتوانی فوق العاده مان را نمی بینیم و کاملاً عادی فرض می کنیم.
حتی مادرهایمان هم که ما را می سازند، این را عادی می بینند که ما بزرگ و مستقل و ماهر به زندگی نشویم.
البته این مشکل تنها مختص ایران نیست اما در جامعه ای که پسرانش را بیش از حد وابسته به مادران بار می آورند و فرصت مستقل و بزرگ شدن به آنها نمی دهند همین مسأله وجود دارد. تا همین دو دهه پیش، زن های ما که با آنها ازدواج می کردیم هم قبول داشتند که بچه ایم و تلاشی هم برای بزرگ شدن ما نمی کردند ولی به دلایل مختلف، از جمله بالا رفتن تحصیلات زنان پس از انقلاب ماجرا عوض شده است. زن ها و دخترهای نسل جدید دیگر نمی خواهند برای شوهرهایشان مادری کنند، مثل تمام زن های پیش از خودشان به سرعت در همان بچگی بزرگ شده اند و یاد گرفته اند که چطور زندگی کنند، اما دیگر حاضر نیستند خودشان رشد نکنند تا پسر بچه کوچکشان از گرسنگی و افسردگی و بیماری نمیرد.
زن های جوان ایرانی می خواهند با مردهایی زندگی کنند که مهارت های اولیه زندگی را بی منت بلدند و خودشان بار خود را به دوش می کشند. مردهایی که دوست و شریک زندگی آنان اند، نه وبال گردن و وزنه ای به پایشان؛ مردهایی که زن هایشان را دوست دارند ولی برای بقا به آنان نیازی ندارند.
اگر می بینیم بسیاری از دخترهای جوان عاشق می شوند و ازدواج می کنند و بعد از مدتی کوتاه پشیمان می شوند یا ترجیح می دهند اصلاً ازدواج نکنند دلیلش را باید در مردان جستجو کنیم و جامعه؛ یعنی خانواده و رسانه و مدرسه، اگر می خواهد پایه خانواده از این سست تر نشود باید فکری برای بزرگ شدن مردها بکند.
تلفظ صحیح نماز
در رساله عملیه مراجع تقليد در قسمت احکام نماز قسمت واجبات بخش قرائت نماز درباره قرائت صحیح نماز چنین آمده :1-انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند.2-اگر یکی از کلمات حمد یا سوره را نداند یا عمدا آن را نگوید یا به جای حرفی حرف دیگر بگوید ، مثلا بجای «ض»«ظ» بگوید یا حرکات فتحه وکسره را اشتباه بگوید یا تشدید را نگوید نماز او باطل است.
پس بر هر مسلمان واجب است تلفظ صحیح کلمات نماز را یاد بگیرد زیرا در صورت اشتباه خواندن کلمات معنای آنها تغییر کرده وسبب بطلان نماز خواهد شد.
تلفظ صحیح تلفظ غلط
الرَحمن الرحیم :بخشنده ومهربان الرهمن الرهیم:مرهم گزار
الحمد لله: ستایش مخصوص خداست الهمد لله: هلاکت وخاموشی مخصوص خداست
العالمین :جهانیان الالمین:درد کنندگان
نعبد :عبادت می کنیم نئبد:همیشه می مانیم
نستعین: یاری می جوییم نستئین: طلب وقت می کنیم
مستقیم: راست مستغیم: طلب ابری شدن آسمان
انعمت: نعمت داده ای انئمت: ناله ضعیف درآوردی
مغضوب: غضب شده مقضوب: شاخه بریده شده
الضالین:گمراهان الظالین: سایه کنندگان
الزالین: به زلزله افتادگان
قل:بگو غل: بگیر ، هلاک کن
احد:یگانه اهد:زمین گود
صمد: بی نیاز سمد: ایستاده ، متحیر
ثمد: آب باران نامطبوع مانده از زمستان
عظیم: بلند مرتبه عزیم : اراده کننده
صلَ: درود فرست سلَ:شمشیر بکش، به بیماری سل مبتلا کن
محمَد: ستوده شده مهمَد: هلاک شده ، خفه شده
صالحین: شایستگان سالحین: غلط کنندگان
بحمده: به ستایش او مشغولم بهمده: به هلاکت کردن او مشغولم
زمزم احکام
یکی از مسلمات اسلامی این است که احکام شرع تابع مصالح و مفاسد واقعی است، اگر مصالح و مفاسد نبود نه امری بود نه نهی و نه حکم به نجاست و طهارت. یکی از نجاسات سگ می باشد که طبق مسأله 105 توضیح المسائل مراجع: سگ و خوکی که در خشکی زندگی می کنند حتی مو، استخوان، پنجه، ناخن و رطوبت های آنها نجس است ولی سگ و خوک دریایی پاک است.
بعضی افراد به بهانه اینکه حکم نجاست سگ در قرآن نیامده و حاضر به قبول این حکم نمی شوند در صورتی که خیلی از احکام فقهی ما صریحاً در قرآن نیامده و ما طبق آیه 9 سوره حشر، تبیین و تفسیر آن احکام را از پیامبر و امامان می گیریم.
نجاست سگ در روایات
امام علی(ع) فرمودند: از نگهداری سگ در خانه بپرهیزید و در کتاب وسایل الشیعه باب نجاسات آمده از امام صادق(ع) در مورد سگ پرسیده شد حضرت فرمودند: آن پلید و نجس است و از باقیمانده آبی که خورده نمی توان وضو گرفت، چنین آبی را دور بریز و ظرف را اول خاک مال کن و بعد با آب بشوی.
حکم خرید و فروش سگ
طبق احکام معاملات که در کتاب مکاسب آمده، خرید و فروش عین نجاست حرام است مگر اینکه منفعت عقلایی داشته باشد. پس سگ که نجس العین است خرید و فروش آن برای کارهایی همچون نگهبانی، شکار، تجسس در اداره پلیس و… که منفعت عقلایی دارد اشکالی ندارد ولی خرید و فروش سگ های تزئینی که هیچ استفاده و فایده عقلایی ندارد حرام است.
حکم نگهداری سگ در خانه
نگهداری سگ در خانه فی نفسه با رعایت نظافت، طهارت و بهداشت اشکال ندراد ولی طبق مطالعات روانشناسی انجام شده، انسان در کنار هر چیزی قرار بگیرد به سرعت با آن انس می گیرد و خصوصیات و ویژگی های آن را درون خود ایجاد می کند از این رو نگه داشتن این حیوان با توجه به تحت تأثیر خوی حیوانی و سگی قرار گرفتن، در شأن و شخصیت یک مسلمان نیست و در ارتباط بودن با او باعث نجس شدن بدن و خانه و زندگی انسان می شود و اگر حتی یک مو از این حیوان همراه شخص نمازگزار باشد باعث بطلان نماز او می شود.
» فصلنامه نجد مدرسه معصومیه س شماره18 پاییز95