سخنان آیت اله خامنه ای مدظله العالی به مناسبت نهم دی ما 1388
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت حماسه نهم دی، اراده خداوند متعال و ایمان به توفیق الهی را عامل اصلی هدایت قلبها و دلهای ملت ایران برای حضور در عرصه های مختلف برشمردند و خاطرنشان کردند: حضور عظیم و خروشان مردمی در 9 دی 88 ، تجلّی بارزی از هویت و ماهیت انقلاب یعنی روح دیانت حاکم بر دلهای مردم بود.
ایشان در تبیین حقیقت حماسه نهم دی به دو عنصر “حضور گسترده مردمی” و ” ایمان دینی مردم ” اشاره کردند و خاطر نشان کردند: نهم دی 88، حادثه کوچکی نیست بلکه آن حرکت عظیم و ماندگار مردمی، شبیه حرکت بزرگ ملت در روزهای اول انقلاب است و باید تلاش شود در سالگرد این حماسه، حرف اصلی ملت ایران، یعنی حرکت در سایه دین و تحقق وعده های الهی تبیین شود. حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح اولین عنصر یعنی اهمیت حضور گسترده مردم در صحنه های مختلف افزودند: هنر اصلی امام خمینی(ره)، وارد کردن مردم به صحنه بود و در هرجایی که مردم با شجاعت، بصیرت و عمل متناسب با ایمان خود، وارد میدان شدند تمام مشکلات، و بزرگترین موانع در مقابل اراده مردم از بین می رود. رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در هر نقطه ای از جهان چنانچه مردم با هدف و شعار مشخص و ایمان و عمل متناسب، به عرصه بیایند هیچ عاملی قادر به مقاومت نیست و این یک نسخه کلی برای تمام ملتهاست، که امام خمینی (ره) به آن عمل کرد و ملت ایران هم با اعتماد به امام راحل عظیم الشان، آن را بصورت عملی اثبات کرد. رهبر انقلاب اسلامی همچنین در تبیین ایمان دینی مردم، به عنوان دومین عنصر اهمیت حادثه ماندگار نهم دی افزودند: آن معجزه گری که همه مردم را بسیج کرده، به صحنه می آورد و با وجود همه سختی ها آنان را در صحنه نگه می دارد، ایمان قلبی و دینی است چرا که بر اساس ایمان دینی، شما در هر شرایطی پیروز خواهید بود و شکست معنایی ندارد. رهبر انقلاب اسلامی، حماسه نهم دی را از این منظر کاملاً شبیه صدر اسلام و همچنین روزهای پیروزی انقلاب دانستند و خاطرنشان کردند: در این روز، مردم براساس وظیفه دینی خود به میدان آمدند تا نشان دهند بر خلاف تبلیغات فتنه گران، مردم ایران ضمن پایبندی به نظام جمهوری اسلامی از عزم و اراده دینی استوار برخوردارند. حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری وقایع تلخ فتنه 88 افزودند: این فتنه، صرفا منحصر به حضور عده ای افراد در خیابانها نبود، بلکه ناشی از یک بیماری بود که با اقدامات سیاسی و امنیتی قابل دفع شدن نبود، و به یک حضور عظیم مردمی نیاز داشت، که چنین هم شد. رهبر انقلاب اسلامی به نقش عاشورای حسینی و محرم، در تحقق حماسه نهم دی هم اشاره کردند و افزودند: همانگونه که در ابتدای انقلاب، محرم به کمک این مردم آمد و امام خمینی (ره) فرمود؛ خون بر شمشیر پیروز است، در قضایای 9 دی هم، عاشورا به کمک ملت آمد و حماسه بزرگ و ماندگاری را خلق کرد. ایشان بر ضرورت پاسداشت این حماسه بزرگ تأکید کردند و دو توصیه نیز به دست اندرکاران ستاد بزرگداشت نهم دی داشتند: اولاً در بزرگداشت نهم دی جنبه های شعاری غلبه پیدا نکند و ثانیاً به عمق شعارها که حرف اصلی ملت ایران بود، توجه شود. در ابتدای این دیدار آیت الله جنتی رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با اشاره به عملکرد 32 ساله این شورا در هماهنگی مراسمهای بزرگ و گسترده مردمی گفت: حماسه مردم در 9 دی 88 بسیار فراتر از پیش بینی ها بود و ضد انقلاب را به کلی مأیوس کرد. |
صفات متقین از نظر حضرت علی (ع)
همّام- يكى از اصحاب پرهيزكار امير المؤمنين- از ايشان درخواست كرد كه متّقين را براى او توصيف نمايند. حضرتش از اين امر طفره رفت. لكن همّام اصرار بسيار نمود، تا آنكه حضرت لب به سخن گشود. و به نظر من، اين خطبه، همچون آئينهايست پيش روى مؤمنين، تا خود را با معيارهاى متّقين مقايسه كنند.
خطبه، با ذكر مقدّمه كوتاهى پيرامون استغناء حق تعالى از آفرينش خلق، و اين كه نه معصيت هيچ بندهاى براى خداوند ضرر دارد، و نه طاعت هيچكس منفعتى براى حق تعالى مىآورد، آغاز مىشود. سپس خطبه چنين ادامه مىيابد: «فالمتّقون فيها هم أهل الفضائل». تعبير خاص حضرت (هم أهل الفضائل) می رساند كه فقط آنهائى داراى فضيلت اند كه متّقى باشند. در بينش اسلامى اساس فضيلت و برترى، تقوى است: يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ. نه نژاد ونه زبان و نه قوميّت، هيچيك ملاك برترى نيست. در نماز هم ما نمىگوئيم السّلام علينا و على ايرانيها بلكه مىگوئيم السّلام علينا و على عباد اللّه الصّالحين.
«منطقهم الصّواب». پيامبر اكرم (ص) فرمود: «لسانك سبع إن أطلقته أكلتك» زبان تو درنده است، اگر اين زبان درنده را آزاد و رها كنى ترا مىبلعد. و باز از پيامبر اكرم (ص) نقل شده كه فرمود: «لا بشىء أحقّ بطول السّجن من اللّسان»: هيچ چيز براى زندانى شدن (و براى طولانىتر شدن زندانش) شايستهتر از زبان نيست.
«و ملبسهم الاقتصاد» لباس و پوشش ميانه روانه را، ما در سيره پيامبر اكرم (ص) و أئمه هدى بروشنى مىيابيم. در حديث است كه: «كان رسول اللّه (ص) يلبس اللّيّن تارة و الخشن أخرى» پيامبر اكرم گاه لباس نرم مىپوشيدند، و گاه لباس خشن. نه هميشه لباس نرم مىپوشيدند و نه هميشه لباس خشن. زيرا اگر هميشه انسان مقيّد به لباس نرم باشد نشانه راحت طلبى و ناز پروردگى اوست، و اگر هميشه هم لباس خشن بپوشد ممكن است نشانه شهرت طلبى و ريا باشد. قال على (ع): اللبس ما لا تشتهر.
بهر حال «ملبس اقتصاد»- آن گونه كه از سيره معصومين (ع) فهميده مىشود- استفاده از پوشاك است بعنوان «آلت»، بگونهاى كه اين آلت و وسيله، فرد را از «هدف» و غايت متعالى خويش منصرف و منحرف نكند. خواه لباس نرم و خواه لباس خشن، هيچكدام براى انسان هدف و بت نشود. و حتى اين اصل اختصاصى به لباس ندارد، در ساير لوازم زندگى نيز چنين است. مركب پيامبر اكرم گاه «براق» است و گاه «حمار».
«و مشيهم التّواضع»: انسان متّقى در سادهترين امور خود نيز دقّت نظر دارد.
حتّى راه رفتن و مشى انسان متّقى، همراه با تواضع و متانت است. (حال راه رفتن بمعناى پياده روى باشد و يا بمعناى موتور سوارى و ماشين سوارى، بهر حال فرقى نمىكند).
قرآن كريم نيز در نصايح لقمان به فرزند، بعنوان پندى از سلسله حكمتهاى الهى لقمان، مىفرمايد: «وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ. لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ» . ملاحظه مىشود كه حتى راه رفتن انسان چنانچه از سر تكبّر و نخوت باشد، مورد خشم پروردگار است. و هم چنين در جاى ديگر مىفرمايد: «وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولًا. كُلُّ ذلِكَ كانَ سَيِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهاً» كه گوئى در اين آيات، خطاب قرآن كريم به كسانى است كه از سر تكبّر پاى بر زمين مىكوبند و گردن فرازانه راه مىروند.
مىفرمايد: اى انسان متكبّر، اين چنين پاى بر زمين نكوب كه تو آن قدر ضعيفى كه هرگز نمىتوانى زمين را با پاى كوفتن خود سوراخ كنى. و هر قدر كه گردن برافرازى نمىتوانى از كوههاى سر بفلك كشيده بالاتر روى.
قرآن كريم باز در جاى ديگر ضمن تشريح صفات بندگان شايسته خدا (عباد الرّحمن) مىفرمايد: «الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً» «غضّوا أبصارهم عمّا حرّم اللّه عليهم» از ديگر صفات متّقين، اين كه چون نگاهشان به چيز حرامى مىافتد، چشمان خويش را از آن بر مىگردانند.
امام صادق (ع) در حديثى پيرامون چشمهاى مؤمنين در قيامت فرمودند: «كلّ عين باكية يوم القيمة إلّا ثلاثة أعين» تمام چشمها در قيامت گرياناند بجز سه چشم: عين غضّت عن محارم اللّه»، اول، چشمى كه از محارم خداوند اجتناب كند. و عين سهرت في طاعة اللّه، دوم، چشمى كه در اطاعت خدا و براى رضاى او بيدارى بكشد. و عين بكت في جوف الليّل، سوم، چشمى كه از خوف خدا در دل شبها مىگريد.
«وقفوا أسماعهم على العلم النّافع لهم» از ديگر مشخصههاى متّقين، آن است كه گوشهاى خود را به هر سخن و صوت لغو و مضرّى نمىسپارند، بلكه آنرا وقف سخنان آموزنده، و علومى كه نافع آنها باشد، مىكنند. از امير المؤمنين (ع) در روايت آمده است: «الفكر في غير الحكمة هوس» حتى تفكّر كردن هم در امورى كه مفيد و مطابق با حكمت نيست، نوعى هوس است. و قرآن كريم نيز از كسانى كه علومى غير نافع و لغو را فرا مىگيرند انتقاد مىكند . «و متّقى مقيّد است كه بر اساس نيازهاى فردى و جمعى مورد قبول مكتبش، رشته علمى و تحصيلى خود را تعيين كند. و در كلمات منقول از رسول اكرم (ص) نقل شده است كه حضرتش مىفرمود: اللّهم إنّي أعوذ بك من علم لا ينفع» خدايا، بتو پناه مىبرم از علمى كه بىفايده باشد. براى روشن شدن اين كه علم نافع چه خصوصياتى و چه تقسيماتى دارد، روايتى را از امام كاظم (ع) نقل می كنيم كه فرمودند: ريشه هاى علم نافع چهار تاست.
اول- أن تعرف ربّك: علمى كه به تو كمك كند تا پروردگارت را بهتر بشناسى.
دوم- أن تعرف ما صنع بك: علمى كه به تو بصيرت و بينائى كافى عطا كند، تا بتوانى قدرت نمائى حق تعالى را در آفرينش خود ملاحظه كنى. و لذا از امام صادق (ع) نقل شده است: «از لوازم توحيد و خداشناسى كامل، آگاهى از علم تشريح و اندام شناسى است». بخصوص چنانچه انسان در خصوصيّات روحى و روانى و عصبى خويش مطالعه نمايد، با صناعات بسيار بديعى مواجه مىگردد.
سوم- أن تعرف ما أراد منك: از جمله علم نافع آنست كه بكمك آن بتوانى فلسفه آفرينش خويش را بفهمى. و بدانى كه پروردگارت ترا براى چه هدفى آفريده است، تا با شناخت هدف خلقت خويش، تنها طريق عبوديّت حق تعالى را بپيمائى.
چهارم- أن تعرف ما يخرجك من دينك: از جمله علم نافع آنست كه بدانى چه عواملى ترا از دينت خارج مىكند و باعث گمراهى و فساد تو مىشود.
پس مادامى كه علم و دانش، حد اقل يكى از اين فوائد را براى انسان بدنبالنداشته باشد، علم نافعى نيست كه مورد تأئيد امام كاظم (ع) باشد: اول- خدا شناسى. دوم- انسان شناسى. سوم- خط شناسى. چهارم- گناه شناسى.
شرح کوتاهی بر زیارت اربعین امام حسین (ع)
روز بیستم ماه صفر، روز اربعین و به قول شیخین - شیخ مفید و شیخ طوسی- بازگشت اهل حرم امام حسین علیه السلام از شام به مدینه، و روز ورود اولین زائر آن حضرت جابربن عبدالله انصاری به کربلا، جهت زیارت امام حسین علیه السلام است . زیارت آن حضرت در این روز مستحب است. که به فرموده امام حسن عسکری علیه السلام از نشانه های مؤمن است.
قال العسکری علیه السلام:
“علامات المؤمنین خمس : صلاةُ الاحدی و الخمسین و زیارةُ الاربعین والتـَختم فی الیَمین و تـَعفیرُ الجـَبین و الجَهر ببسم الله الرحمن الرحیم."(1)
از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام روایت شده که فرمودند:
علامات مؤمن پنج چیز است:
1- اقامه پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز.
2- زیارت اربعین.
3- انگشتر به دست راست کردن.
4- جبین را در سجده بر خاک گذاشتن.
5- در نماز بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.
شیخ طوسی در تهذیب و مصباح ، زیارت مخصوصه روز اربعین را از حضرت امام صادق علیه السلام نقل کرده است. بررسی زیارت اربعین امام حسین(علیه السلام)
فراز اول:
سلام های توصیفی
- السلامُ علی وَلیِّ الله و حبیبه؛ سلام بر ولی و حبیب - دوست - خدا.
- السلامُ عـَلی خلیلِ اللهِ وَ نجیبه؛ سلام و درود بر خلیل و گزیده خدا.
- السلامُ علی صَفیِّ اللهِ و ابن ِ صَفیّـه؛ درود بر برگزیده خدا و پسر انتخاب شده خدا.
- السلامُ علی الحُسین ِ المظلوم الشهید؛ درود بر حسین مظلوم شهید.
- السلامُ علی اسیرِ الکربات و قـَتیلِ العـَبرات؛ سلام بر کسی که اسیر و گرفتار بلایا و اندوه ها شد و کشته برای اشک ها.
در سلام های اولیه زیارت، امام صادق علیه السلام به نوعی اصالت خانوادگی امام حسین علیه السلام را بیان می نماید که ایشان فرزند رسول خدا که حبیب خداست، می باشد . برخی از انبیاء در درگاه الهی با نام خاصی توصیف و معروف شده اند. حضرت ابراهیم(علیه السلام) با عنوان خلیل الله ، حضرت موسی(علیه السلام) با عنوان کلیم الله ، حضرت عیسی(علیه السلام) با عنوان کلمة الله ، حضرت نوح(علیه السلام) با عنوان نبی الله ،حضرت آدم(علیه السلام) با عنوان صفوة الله و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) با عنوان حبیب الله مطرح هستند.
با توجه به این نکته که پیامبر اکرم (ص) دارای تمام امتیازات و شئون انبیای پیشین بوده و ائمه هدی بر اساس حدیث منزلت (قال رسول الله (ص) : َ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي - يعنى يا على تو از براى من نظير هارون هستى براى موسى، (با اين تفاوت كه) بعد از من پيغمبرى نخواهد آمد )تمام شئون پیامبر (ص) را جز مرتبه نبوت دارا می باشند ،در سلام های اول زیارت امام حسین را با این القاب مخاطب قرار می دهیم .
برای سلام معانی مختلف ذکر کرده اند، که به اختصار نام می بریم.
1- سلام، یکی از نام های خدای عزوجّل است و مراد آن است که خداوند حافظ تو باشد.
2- سلام به معنای تسلیم.
3- سلام به معنای سلامتی.
سلم لمن سالمکم آقا حرب لمن حاربکم آقا
دلم گرفته رفقا، دوباره هوای صحبت با شما دارم
هوای گریه کناره مرقد پاک وغریب شهدا دارم
میخوام امشب براتون از رهبرم دم بزنم
از غریبیش بگم و عالمو بر هم بزنم
پدری که زندگیش ساده شبیه فقراست
فرش زیره پاش مثه فرش اتاق ضعفاست
همون که همیشه ، دره خونه ی شهدا رو در میزنه
همونی که روحش برای پیر جماران پر میزنه
همون که بی خبر، میره مسجد جمکران سر میزنه
به مناسبت تولد حضرت عیسی مسیح
عیسی مسیح كیست؟ |
|
چرا عیسی پسر «نخستزاده» خدا نامیده شده است؟ (۱) | |
چرا او «كلمه» نامیده شده است؟ (۱) | |
چرا عیسی به صورت انسان به زمین آمد؟ (۲-۴) | |
چرا عیسی معجزه انجام میداد؟ (۵) | |
عیسی در آینده نزدیك چه خواهد كرد؟ (۶) |
۱. عیسی پیش از اینكه به زمین بیاید، به صورت شخصی روحی در آسمان زندگی میكرد. او اولین مخلوق خدا بود و از این رو، پسر «نخستزاده» خدا نامیده میشود. (كولسیان ۱:۱۵؛ مكاشفه ۳:۱۴) عیسی، تنها پسری است كه خدا بدست خود خلق كرد. یَهُوَه از عیسی، قبل از اینكه به زمین بیاید، به عنوان «معمار» خود در خلقت همه چیزهای دیگر در آسمان و بر روی زمین استفاده كرد. (امثال ۸:۲۲-۳۱؛ كولسیان ۱:۱۶، ۱۷) خدا همچنین، از او به عنوان سخنگوی اصلی خود استفاده كرد. به این دلیل، عیسی «كلمه» نامیده میشود. — یوحنا ۱:۱-۳؛ مكاشفه ۱۹:۱۳.
۲. خدا با منتقل كردن حیات پسرش به رَحِم مریم، او را به زمین فرستاد. از این رو، عیسی پدر بشری نداشت. به این دلیل، او هیچ گناه یا ناكاملیی به ارث نبرده بود. خدا عیسی را به سه دلیل به زمین فرستاد: (۱) حقیقت را درباره خدا به ما آموزش دهد (یوحنا ۱۸:۳۷)، (۲) كمال خود را حفظ كند، تا سرمشقی از خود برای ما بر جای بگذارد كه از آن پیروی كنیم (۱ پطرس ۲:۲۱)، و (۳) زندگی خود را به منظور رهایی ما از گناه و مرگ قربانی كند. چرا این عمل ضروری بود؟ — متی ۲۰:۲۸.
۳. اولین انسان، یعنی آدم، با نافرمانی از دستور خدا، مرتكب عملی شد كه كتاب مقدس، آن را «گناه» مینامد. بنابراین، خدا او را به مرگ محكوم كرد. (پیدایش ۳:۱۷-۱۹) آدم، دیگر به حد معیارهای خدا نمیرسید، بنابراین، دیگر كامل نبود. او بتدریج پیر شد و مرد. آدم، گناه را به همه فرزندان خود انتقال داد. به همین دلیل است كه ما نیز پیر و بیمار میشویم و میمیریم. بشر چگونه میتوانست نجات یابد؟ — رومیان ۳:۲۳؛ ۵:۱۲.
۴. عیسی درست مثل آدم یك انسان كامل بود. ولی عیسی برخلاف آدم، حتی در مواقع سختترین آزمایشات، كاملاً مطیع خدا بود. بنابراین، او میتوانست زندگی كامل انسانی خود را به منظور پرداختن برای گناه آدم، قربانی كند. این، همان چیزی است كه كتاب مقدس آن را «قربانی» مینامد. از این رو، فرزندان آدم میتوانستند از محكومیت مرگ رها شوند. همه كسانی كه به عیسی ایمان میآورند، میتوانند این امكان را داشته باشند كه گناهانشان بخشیده شود و زندگی ابدی دریافت كنند. — ۱ تیموتاؤس ۲:۵، ۶؛ یوحنا ۳:۱۶؛ رومیان ۵:۱۸، ۱۹.
|
|||
خدمت عیسی شامل تعلیم، انجام معجزات و حتی دادن زندگی خود برای ما بود |
۵. وقتی عیسی روی زمین بود، مریضان را شفا داد، به گرسنگان غذا داد و توفانها را آرام كرد. او حتی مردگان را برخیزاند. چرا عیسی معجزه انجام میداد؟ (۱) او دلش برای مردمی كه رنج میكشیدند، میسوخت و میخواست به آنان كمك كند. (۲) معجزات او ثابت كردند كه او پسر خدا است. (۳) آن معجزات، نمایانگر اعمالی بودند كه او موقع حكومت خود به عنوان پادشاه بر روی زمین، برای انسانهای مطیع انجام خواهد داد. — متی ۱۴:۱۴؛ مرقس ۲:۱۰-۱۲؛ یوحنا ۵:۲۷، ۲۸.
۶. عیسی مرد و سپس خدا او را به صورت مخلوقی روحی رستاخیز داد و او به آسمان بازگشت. (۱ پطرس ۳:۱۸) از آن موقع به بعد، خدا او را پادشاه كرده است. بزودی عیسی این سیاره را از هر شرارت و رنجی پاك خواهد كرد. — مزمور ۳۷:۹-۱۱؛ امثال ۲:۲۱، ۲۲.
سفره شب یلدا
یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه
بیشتر باهم بودن را چشن بگیریم
شب یلدایتان مبارک
شب یلدا و آداب مرسوم در ایران
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار میمانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میدارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رخت خواب روند و لختی بیاسایند.
- در آیین کهن، بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دیماه تاج و تخت شاهی را بر زمین میگذاشتند و با جامهای سپید به صحرا میرفتند و بر فرشی سپید مینشستند. دربانها و نگهبانان کاخ شاهی و همهٔ بردهها و خدمتکاران در سطح شهر آزاد شده و بهسان دیگران زندگی میکردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و مردم عادی همگی یکسان بودند. البته درستی این امر تایید نشده و شاید افسانهای بیش نباشد. ایرانیان در این شب باقیمانده میوههایی را که انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات میخوردند و دور هم گرد هیزم افروخته مینشستند تا سپیده دم بشارت روشنایی دهد زیرا به زعم آنان در این شب تاریکی و سیاهی در اوج خود است. جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود. متلگویی که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی است در قدیم اجرا میشدهاست به این صورت که خانوادهها در این شب گرد میآمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف میکردند. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند، این میوهها که اغلب دانههای زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب میشوند که انسانها با توسل به برکتخیزی و پردانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکتآور میکنند و نیروی باروی را در خویش افزایش میدهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب بهشمار میروند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آیندهگویی میکنند.
آداب دعا کردن و شرایط استجابت دعا
براى دعا کردن و باریافتن به محضر دوست، و بهره مندى بیشتر از فیض و رحمت الهى، آدابى ذکر شده است، که یقیناً براى استجابت دعا، مؤثّر خواهد بود. در این جا به اهمّ آنها (با استفاده از روایات) اشاره مى شود.
الف) معرفت الهى
دعاکننده باید خدا را به درستى بشناسد و به مالکیّت، قدرت، عظمت، توانایى، علم و آگاهى و کرم و لطف خداوند ایمان داشته باشد.
ب) حسن ظنّ به خد
در روایات آمده است که هنگام دعا، به خداوند و اجابت دعا توسّط او، اطمینان داشته باشید و باور شما این باشد که خداوند، دعایتان را به اجابت مى رساند.(1) (و اگر طبق مصالحى به اجابت نرسد بهتر از آن را به شما خواهد داد).
ج) دعا همراه با احساس نیاز
دعا باید، همراه با احساس نیاز شدید و درماندگى باشد به گونه اى که انسان باور کند، جز خداوند پناهگاهى ندارد.(2)
د) دعا همراه با توجه تامّ
به هنگام دعا، باید همه توجّه و حواسّ دعاکننده به جانب حق باشد و قلبش را از هرچه غیر خداست تهى سازد.(3)
هـ) دعا همراه با خضوع و دل شکستگى
دعاکننده باید با نهایت خضوع، رقّت قلب و فروتنى به درگاه خدا روى آورد(4); در این هنگام دستانش را به سمت آسمان (به علامت تسلیم و تعظیم) بلند مى کند(5) و با چشمان اشکبار و قلبى ترسان، حاجت مى طلبد.(6)
و) دعا همراه با استغفار و صلوات
در ابتداى دعا، حمد الهى، ثناى پروردگار، استغفار و توبه و صلوات بر محمّد و آلش براى استجابت دعا بسیار مؤثّر است.(7)
ز) اصرار و پافشارى در دع
اصرار و پافشارى در دعا، مورد سفارش معصومین(علیهم السلام) است;(8) دعاکننده نباید ناامید شود، و از دعا کردن دست بردارد.
علاوه بر نکات فوق، به یقین، دعا در برخى از زمان ها، مثل شب و روز جمعه، دعا در نیمه هاى شب و سحرگاهان، مخصوصاً ماه مبارک رمضان، شب هاى قدر و مانند آن و همچنین در برخى از مکان ها، مانند مسجدالحرام، مسجد پیغمبراکرم(صلى الله علیه وآله)، مشاهد مشرّفه و مانند آن، تأثیر بسزایى دارد.(9)