بخشی از خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهراءُ(علیها السلام) فى خُطْبَتِهَا المَعْرُوفَةُ:حضرت زهرا(علیها السلام) در آن سخنرانى معروفش در مسجد فرمود:
ـ جَعَلَ اللّهُ الاِْیمانَ تَطْهیرًا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ : خداوند ایمان را براى تطهیر شما از شرك قرار داد،
ـ وَ الصَّلاةَ تَنْزیهًا لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ: و نماز را براى پاك شدن شما از تكبّر،
ـ وَ الزَّكاةَ تَزْكِیةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِى الرِّزْقِ: و زكات را براى پاك كردن جان و افزونى رزقتان،
ـ وَ الصِّیامَ تَثْبیتًا لِلاِْخْلاصِ : و روزه را براى تثبیت اخلاص،
ـ وَ الْحَجَّ تَشْییدًا لِلدّینِ : و حجّ را براى قوّت بخشیدن دین،
ـ وَ الْعَدْلَ تَنْسیفاً لِلْقُلُوبِ : و عدل را براى پیراستن دلها،
ـ وَ إِطاعَتَنا نِظامًا لِلْمِلَّةِ : و اطاعت ما را براى نظم یافتن ملّت،
ـ وَ إِمامَتَنا أَمانًا لِلْفُرْقَةِ :و امامت ما را براى در امان ماندن از تفرقه،
ـ وَ الْجِهادَ عِزًّا لِلاِْسْلامِ :و جهاد را براى عزّت اسلام،
ـ وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلىَ اسْتیجابِ الاَْجْرِ :و صبر را براى كمك در استحقاق مزد،
ـ وَ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعامَّةِ :و امر به معروف را براى مصلحت و منافع همگانى،>
ـ وَ بِرَّ الْوالِدَینِ وِقایةً مِنَ السُّخْطِ :و نیكى كردن به پدر و مادر را سپر نگهدارى از خشم،
ـ وَ صِلَةَ الاَْرْحامِ مَنْماةً لِلْعَدَدِ : و صلهارحام را وسیله ازدیاد نفرات،
ـ وَ الْقِصاصَ حَقْنًا لِلدِّماءِ : و قصاص را وسیله حفظ خونها،
ـ وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْریضًا لِلْمَغْفِرَةِ : و وفاى به نذر را براى در معرض مغفرت قرار گرفتن،
ـ وَ تَوْفِیةَ الْمَكاییلِ وَ الْمَوازینِ تَغْییرًا لِلْبَخْسِ : و به اندازه دادن ترازو و پیمانه را براى تغییر خوى كمفروشى،
ـ وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهًا عَنِ الرِّجْسِ : و نهى از شرابخوارى را براى پاكیزگى از پلیدى،
ـ وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجابًا عَنِ اللَّعْنَةِ : و دورى از تهمت را براى محفوظ ماندن از لعنت،
ـ وَ تَرْكُ السَّرِقَةِ إِیجابًا لِلْعِفَّةِ : و ترك سرقت را براى الزام به پاكدامنى،
ـ وَ حَرَّمَ الشِّرْكَ إِخْلاصًا لَهُ بِالرُّبُوبِیةِ : و شرك را حرام كرد براى اخلاص به پروردگارى او،
ـ فَاتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون بنابراین، از خدا آن گونه كه شایسته است بترسید و نمیرید، مگر آن كه مسلمان باشید،
ـ وَ أَطیعُوا اللّهَ فیما أَمَرَكُمْ بِهِ وَ نَهاكُمْ عَنْهُ و خدا را در آنچه به آن امر كرده و آنچه از آن بازتان داشته است اطاعت كنید،
ـ فَإِنَّهُ إِنَّما یخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ زیرا كه «از بندگانش، فقط آگاهان، از خدا مىترسند.» (سوره فاطر آیه 28)
فاطمه سلام الله علیها در مقام شکوه از دوخلیفه
«قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراءُ(علیها السلام) لِلاَْوَّلَینِ:أَرَأَیتُكُما إِنْ حَدَّثْتُكُما عَنْ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): تَعْرِفانِهِ وَ تَفْعَلانِ بِهِ؟ قالا نَعَمْ. فَقالَتْ: نَشَدْتُكُمَا اللّهُ أَلَمْ تَسْمَعا رَسُولَ اللّهِ یقُولُ:«رِضا فاطِمَةَ مِنْ رِضاىَ، وَ سَخَطُ فاطِمَةَ مِنْ سَخَطى، فَمَنْ أَحَبَّ فاطِمَةَ إِبْنَتى فَقَدْ أَحَبَّنى، وَ مَنْ أَرْضى فاطِمَةَ فَقَدْ أَرْضانى، وَ مَنْ أَسْخَطَ فاطِمَةَ فَقَدْ أَسْخَطَنى»؟ قالا نَعَمْ، سَمِعْناهُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم)، فَقالَتْ: فَإِنّى أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ أَنَّكُما أَسْخَطْتُمانى وَ ما أَرْضَیتُمانى وَ لَئِنْ لَقیتُ النَّبِىَّ لاََشْكُوَنَّكُما إِلَیهِ.»
حضرت زهرا(علیها السلام) خطاب به خلیفه اوّل و دوّم فرمود:آیا اگر حدیثى را از پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل كنم به آن عمل خواهید كرد؟ گفتند: آرى.
فرمودند: شما را به خدا آیا نشنیده اید كه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)فرموده اند:«خشنودى فاطمه خشنودى من، و خشم فاطمه خشم من است، هر كه دخترم فاطمه را دوست بدارد مرا دوست داشته، و هر كه فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته، و هر كه فاطمه را خشمگین نماید مرا خشمگین نمود هاست»؟ گفتند: آرى، چنین حدیثى را از پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) شنیدهایم.
فرمود: من هم خدا و فرشتگان را گواه مىگیرم كه شما دو نفر مرا خشمگین نمودید و خشنودم نساختید، و چون پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) را ملاقات نمایم حتماً از شما به او شكایت خواهم نمود.
فضیلت انتظار
در روایات اسلامی مقام و منزلت والایی برای منتظران فرج امام زمان عج بیان شده است .وجود نورانی پیامبر اعظم صلی علیه و آله ائمه اطهار علیه الاسلام در فضیلت انتظار فرموده اند:
1- انتظار الفرج عباده( انتظار فرج عبادت است)
2- أفضل العباده انتظار الفرج( والاترین عبادات انتظار فرج است)
3- أفض أعمال امتی انتظار الفرج من الله عز و جل( برترین کارهای امت من انتظار فرج از جانب خداوند عزوجل است.)
4- أفضل جهاد امتی انتظار الفرج ( بالاترین جهاد امت من انتظار فرج است)
5- المنتظر لأمرنا کالمتشحط بدمه فی سبیل الله ( منتظر امر ما مثل کسی است که در خون خود در راه خداوند می غلتد)
أین منتظر
انتظار یعنی چشم به راه بودن اگر کسی واقعیت آن را درک نکرده باشد هرگز با توصیفات ذهنی حقیقت آن را نمی فهمد در واقع معنای انتظار فقط برای شخص منتظر روشن و آشکار می شود.
انتظار یک حالت قلبی و روحی که از آن آماده شدن برای چیزی که در انتظارش هستی بر می آید.. پس هرقدر انتظار شدیدتر باشد ، آماده شدن بیشتر می شود.
آیا نمی بینی که وقتی مسافری داشته باشی که منتظر آمدنش هستی ، هرچه زمان آمدنش نزدیک تر می شود ،آمادگی تو برای این امر بیشتر می شود.
کسی که منتظر ظهور امام عصر عج باشد لازمه ی انتظارش این است که خود را برای ظهورش آماده سازد.
ولی سوال اینجاست که چگونه می توان آمادگی برای ظهور را در خود ایجاد کند؟
می توان گفت که آماده شدن به این است که انسان زندگی خود را در همه ابعادش مطابق میل و خواست امام عج قرار دهد ، و معلوم است که خواسته ی ایشان این است که فرد دقیقا مطابق احکام دین عمل کند.
تعیین استراتژی انتظار( بعد فرهنگی در عرصه مهدویت)
استراتژی یعنی هنر توزیع و به کارگیری همه افراد و امکانات موجود برای
نیل به هدفی کلان
این تعربپیف مسائل گوناگونی را در بر می گیرد. از ساده ترین مسائل امنیتی گرفته تا تحقق یک امپراطوری و حکومت یکپارچه جهانی . در طراحی استراتژی کلان برای مهدویت، باید به سه نکته مهم توجه کرد:
1- نظر به آینده از جایگاهی مهم برخودرا است، زیرا مقصد همه را در نحوه ی بودن و زیستن در هیئت فردی و جمعی
معلوم می سازد . بسیاری از نا به سامانی ها و آشفتگی های ملت ها ، ناشی از گنگ و مبهم بودن همین موضوع است .
وقتی آینده و مقصد نامعلوم باشد ، بسیج و سازماندهی هیچ نیرویی
امکان پذیر نیست.
2- تعین نقطه مطلوب و مفروض در دور دست که اولین گام واقعی
در تدوین استراتژی است.
3-هرگونه طرح و برنامه منفعلانه در تدوین استراتژی ممنوع است.
باید در تدوین استراتژی انتظار فعال برخورد کرد، فعال بودن برنامه ها و طرح ها با مبانی اعتقادی ما در مهدویت سازگاری دارد و به هیچ وجه با طرح های منفعلانه و غیر فعال نمی سازد.
پس برای رسیدن به چنین استراتژی لازم است ،
سه اصل را همیشه مد نظر داشت:
الف) شناسایی وضع موجود انسان معاصر
ب) ترسیم مطلوب
ج) ترسیم نحوه سیر از وضع موجود به وضع مطلوب (آینده نگری)
زمان ظهور در روایات
در برخی از روایات به صورت محدود زمانهایی برای رخداد این حادثه بزرگ ذکر شده است
1- روایاتی که روز جمعه را به عنوان روز ظهور معرفی کرده اند
امام صادق علیه السلام می فرمایند (یخرج قائما اهل البیت یوم الجمعه) الخصال شیخ صدوق ( قائم ما در روز جمعه ظهور خواهند کرد).
2- روایاتی که روز ظهور را مصادف با روز عاشورا ذکر کرده اند
امام باقر علیه السلام ضمن بیاناتی دباره روز عاشورا فرمودند (و هذا الیوم الذی یقوم فیه القائم) تهذیب الاحکام شیخ طوسی( و این روز عاشورا روزثی است که در آن قائم علیه السلام قیام خواهد کرد)
19 فروردین ماه سالروز شهادت بانوی مظلومه شهید ه آمنه صدر(بنت الهدی)
شهیده بنت الهدی صدر در سال 1357 هجری قمری دیده به جهان گشود و پس از 6 ماه، پدر بزرگوارش را از دست داد. وی در یازده سالگی به همراه دو برادرش بزرگوارش آقا سید اسمعیل و آقا سید محمدباقر جهت کسب علم به نجف اشرف هجرت کرد و تحصیلات خود را در زمینه ی فقه، علم حدیث، اخلاق، تفسیر و سیره نزد برادرش دنبال کرد و جهت احیاء فرهنگ غنی اسلامی به تربیت دختران و زنان مسلمان پرداخت و مدارسی به نام الزهرا را در شهرهای بغداد و کاظمین تحت نظر گرفت و با تأسیس یک مرکز فرهنگی در شهر کاظمین و برگزاری جلسات فکری و مذهبی تهیه مقالات و ایراد سخنرانی های مختلف در زمینه های گوناگون اسلامی به ارشاد پرداخت. از این شهیده، آثاری از جمله کتب زیر به یادگار باقی مانده است:
1- المباحث عن الحقیقة 2- صراع 3- لقاء فی المستشفی 4- امرأتان و رجل 5- مذاکرات الحج 6- لیتنی کنت اعلم 7- نساء العقیده 8- کلمه و دعوه
19 فروردین ماه سالروز شهادت آیت اله سید محمد باقر صدر (رحمه الله علیه)
علامه شهيد، آيت الله سيد محمد باقر صدر، يکي از بزرگترين انديشمندان مسلمان _ و به تعبير امام خميني: «مغز متفکر اسلامي» _ در تاريخ اسلامي به ويژه در قرن چهاردهم هجري است.
سيد محمد باقر صدر در تاريخ 25 ذيقعده 1353 در شهر مقدس کاظمين ديده به جهان گشود. و دومين فرزند خانواده بود. پدرانش همه از عالمان دين بودند. پدرش سيد حيدر در جواني فوت کرد، پدر بزرگش آيت الله العظمي سيد اسماعيل صدر که يکي از مراجع بزرگ تقليد شيعه در نيمه اول قرن چهارده اسلامي بود در سال 1338 ق. وفات کرد. و ديگر اجدادش که شاخه هايي سرسبز و پربار از شجره پربرکت «خاندان صدر» و از تبار غيرتمند و پاک امام کاظم (ع) بوده اند و در سرزمين ايران، لبنان وعراق از پاسداران فرهنگ و انديشه و دانش و دين بشمار مي رفته اند.
خواهرش «آمنه بنت الهدي صدر» يکي از زنان دانشمند، شاعر، نويسنده و معلم فقه و اخلاق بود که در مسير جهاد و مبارزه، با بردارش سيد محمد باقر همگام شد و سرانجام سرنوشت هر دو به شهادت وسعادت ابدي ختم گشت.
سيد محمد باقر، از پنج سالگي به مدرسه رفت و تا يازده سالگي دوره ابتدايي را به اتمام رساند. در اين دوران، نبوغ شگفت انگيز و استعداد سرشار خدادادي او درخشيد و تعجب آموزگاران خود رابرانگيخت، بطوري که اولياي مدرسه تصميم گرفتند او را به مدرسه کودکان تيزهوش و نابغه بگذارند تا به هزينه دولت درس بخواند و پس از طي مراحل لازم و قانوني، به دانشگاههاي اروپا يا آمريکا اعزام کنند و در رشته هاي علوم جديد تحصيل کند و به کشور خود بازگردد.
او به تحصيل علوم ديني و پرداختن به رشته کار پدرانش گرايش داشت و از طرفي مادر و برادر بزرگش رضايت ندادند که او به پول دولت وابسته به غرب و دست اندرکاران خود باخته آموزش و پرورش آن روز عراق، درس بخواند……
بالاخره با راهنمايي دو دايي فقيه و دانشمندش آيت الله «شيخ محمد رضا آل ياسين» و آيت الله «شيخ مرتضي آل ياسين» به فراگيري دروس حوزوي و علوم ديني پرداخت.
تحصيلات علوم ديني را با کتاب «معالم الاصول» نزد برادرش سيد اسماعيل آغاز کرد و ديگر کتابهاي دوره سطح حوزه را با شور و شوق و تلاش بسيار در مدتي کوتاه خواند و تمام کرد. او علاوه بر تحصيل، دروس ابتدايي را نيز به خواهرش بنت الهدي مي آموخت و بنت الهدي بي آنکه به مدارس نامناسب دخترانه آن روز عراق پاي بگذارد، نزد برادرش سيد محمد باقر قرآن، ادبيات، تاريخ، حديث فقه، اصول و …… را آموخت.
در نجف اشرف، شهر امامت و فقاهت:
در سال 1365 ق. که دوازده ساله بود همراه برادرش سيد اسماعيل به نجف اشرف رفت تا در محضر اساتيد بزرگ حوزه علميه شهر امامت، به تحصيلات عالي بپردازد. او دوره عالي فقه و اصول را در نزد مرحوم آيت الله العظمي سيد ابوالقاسم خويي و مرحوم آيت الله شيخ محمد رضا آل ياسين گذراند. فلسفه اسلامي (اسفار ملاصدرا) را از مرحوم «شيخ صدرا بادکوبه اي» آموخت. و در کنار آن، طي سالها، فلسفه غرب و نظرات فلاسفه غير مسلمان را به دقت مورد تحقيق و نقد قرار داد. کتاب «فَلسفَتُنا» (فلسفه ما) گوياي ابعاد گسترده انديشه هاي فلسفي سيد محمد باقر صدر است.
در ديگر رشته هاي علوم مثل حديث، رجال، درايه، کلام و تفسير نيز سالها به تحصيل و تحقيق و مطالعه گذراند و به کمال رسيد.
سيد محمد باقر در طول هفده _ هيجده سال تحصيل (از آغاز تا پايان) علاوه بر استفاده از هوش و استعداد و نبوغ فوق العاده اش، روزانه حدود شانزده ساعت به تحصيل و مطالعه و مباحثه و تحقيق مي پرداخت و خودش نيز هميشه مي گفته است که من به اندازه چند طلبه درسخوان، تلاش مي کنم. در سايه اين پشتکار بود که بر همه مشکلات فايق آمد و در کسب دانش و فضيلت به مقامي عالي دست يافت.
صفحات: 1· 2