ترویج فیلم های مبتذل هالیوودی در شبکه من و تو
به گزارش گرداب، شبکه من و تو در یکی از برنامههای خود، به معرفی فیلمهای هالیوودی ضداخلاقی میپردازد و بیشتر وقت این برنامه با پخش قسمتهایی از فیلم مورد نظر که معمولا بسیار مبتذل هم هست، میگذرد و در ضمن پخش قسمتهایی از فیلم، صحبتهای کارگردان و بازیگران اصلی فیلم در مورد هدف ساخت و اتفاقاتی که در فیلم افتاده را پخش میکند.
به عنوان مثال در یکی از قسمتهای این برنامه کارگردان یک فیلم هالیوودی در توضیح فیلمی که کارگردانی کرده بود، گفت: «داستان این فیلم درباره کسی است که کارش پیدا کردن کارمند برای شرکتهاست. او یک کارگردان هنری را استخدام میکند که هر دو آنها اخیرا رابطه عاشقانه بدی داشته اند. هر دو آنها از سوی فرد مقابلشان کنار گذاشته شده بودند و دیگر نمیخواهند با کسی رابطه داشته باشند. به خاطر همین مسائل با هم دوست می شوند و تصمیم می گیرند که رابطه را به مرحله بعدی (روابط جنسی) ببرند و البته هیچ تعهدی نسبت به هم نداشته باشند و هر دو قسم می خورند که هیچ چیز جز روابط نامشروع از هم نخواهند.»
این کارگردان در ادامه با اشاره به هدف ساخت این فیلم گفت: «جوانها حتما از این رابطه خوششان میآید، ولی فکر میکنم نه تنها جوانان بلکه همه بتوانند این فیلم را درک کنند. این فیلم در واقع روش آشنایی دو نفر را نشان می دهد.»
در حالی که شبکه من و تو در این برنامه، فیلمهای هالیوودی غیراخلاقی و در نتیجه فرهنگ های غلطی که در پی القای آن هستند را ترویج میکند، سعی دارد این برنامه را صرفا جهت معرفی فیلم نشان دهد و بگوید غیر از یک معرفی ساده از فیلم هدف دیگری ندارد؛ برای همین هم است که گوینده برنامه نقش بسیار کمی را در برنامه ایفا میکند و فقط در ابتدای برنامه توضیح بسیار مختصری از فیلم در حد چند ثانیه ارائه می دهد و در آخر برنامه هم برای اینکه به بینندهها القا کند که این برنامه صرفا جهت معرفی فیلم پخش می شود، می گوید: «این بود نگاهی به این فیلم؛ تا برنامه آینده بدرود.»
منبع: جامنیوز
اعمال مستحب روزعید غدیر
در باب عید غدیرآمده است:
روز عید غدیر عید الله الاکبر و عید آل محمّد(ص) است و در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که از آنجناب پرسیده شد آیا مسلمانان را غیر از جمعه و فطر و قربان عیدی هست؟
فرمودند:آری. عیدی هست که حرمتش از همۀ اعیاد بیشتر است.
راوی گفت: کدام عید است؟
حضرت فرمودند: روزی است که پیامبر(ص) امیر المومنین علی(ع) را به جانشینی خود نصب فرمود و اعلام کرد: هر که من مولا و آقای اویم، پس علی مولا و آقا و پیشوای اوست و آن روز هیجدهم ذی الحجه است.
راوی گفت: در آن روز چه کار باید انجام داد:
فرمود: باید روزه بدارید و عبادت کنید و محمد و آل محمد(ص) را یاد کنید و بر ایشان صلوات فرستید. رسول خدا(ص)، علی(ع) را وصیّت کرد که این روز را عید گرداند و هر پیامبری به جانشین خویش وصیّت می کرد این روز را عید گرداند.
و در حدیثی از امام رضا(ع) خطاب به ابن ابی نصر بزنطی آ مده است که فرمود: ای پسر ابی نصر! هر کجا که باشی بکوش روز عید غدیر نزد قبر مطهّر حضرت امیر المومنین حاضر شوی. به درستی که خداوند می آمرزد در این روز از هر مرد و زن مومن گناه شصت سال ایشان را؛ و از آتش دوزخ آزاد می کند دو برابر آنچه که در شبهای قدر و فطر و ماه رمضان آزاد کرده است و پرداخت یک درهم در این روز به برادران مومن برابر با هزار درهم در اوقات دیگر است؛ و در این روز به برادران مومن خود نیکی و احسان کن و هر مرد و زن مومن را شاد گردان. به خدا سوگند اگر مردم فضیلت این روز را چنان که باید بدانند، هر آینه فرشتگان با ایشان هر روز ده مرتبه مصافحه کنند.
برای این روز شریف اعمال زیادی وارد شده که ما به اختصار به بعضی از این اعمال اشاره می کنیم. (جهت تفصیل بیشتر به کتاب شریف مفاتیح الجنان مراجعه شود.)
1- روزه.
2- غسل کردن.
3- زیارت حضرت علی(ع) که یکی از آنها زیارت “امین الله” است.
4- خواندن دعای “ندبه“.
5- چون مؤمنی را ملاقات کند، این تهنیت را بگوید: «الحمد الله الذی جعلنا من المتمسّکین بولایه امیر المومنین و الائمه المعصومین علیهم السلام.»
و برای این امور فضیلت بسیاری ذکر شده است:
پوشیدن لباسهای نیکو - زینت کردن - استعمال بوی خوش - شادی کردن و شاد نمودن شیعیان امیر المومنین - گذشت از تقصیر شیعیان - برآوردن حاجت آنان - صله رحم - اطعام اهل ایمان - شکر و سپاس به خاطر نعمت بزرگ ولایت و.
گلی از بوستان امام هادی علیه السلام
1- اَلنّاسُ فِى الدُّنيا بِالاَْموالِ وَ فِى الآخِرَةِ بِالاَْعمالِ
اعتبار مردم در دنيا به مال است و در آخرت به عمل.
(بحارالأنوار، ج 78، ص 368، ح3)
2- التواضع أن تعطی الناس ما تحب أن تعطاه
فروتنی در آن است كه با مردم چنان كنی كه دوست داری با تو چنان باشند .
(المحجة البیضاء ، ج 5 ، ص 225 )
3- العقوق یعقب القلة و یؤدی الی الذلة
نارضایتی پدر و مادر ، كم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می كشاند .
(مسند الامام الهادی ، ص 303 )
4- من كان علی بینة من ربه هانت علیه مصائب الدنیا و لو قرض و نشر
هر كه بر طریق خداپرستی محكم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبك آید، گر چه تكه تكه شود.
(تحف العقول ، ص 511)
5- لو سلك الناس وادیا شعبا لسلكت وادی رجل عبد الله وحده خالصا
اگر همه مردم مسیری را انتخاب كنند و در آن گام نهند ، من به راه كسی كه تنها خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت .
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 245)
به مناسبت عید غدیر خم
شبي در محفلي ذکر علي بود
شنيدم عارفي فرزانه فرمود
اگر آتش به زير پوست داري
نسوزي گر علي را دوست داري
خورشيد شکفته در غدير است علي
باران بهار در کوير است علي
بر مسند عاشقي شهي بي همتاست
بر ملک محمدي امير است علي
روز مـحـشــر پـرسـيـد ز مـن رب جـلــــــــي
گفت تو غـرق گنـاهي؟ گفتمش يـا رب بلي
گفت پس آتش نميـگيرد چـرا جـسم و تنـت
گفتمش چون حـك نمودم روي قلبم يا علي
پیامک غدیر خم
——————
علي در عرش بالا بي نظير است
علي بر عالم و آدم امير است
به عشق نام مولايم نوشتم
چه عيدي بهتر از عيد غدير است؟
——————
خورشيد چراغکي ز رخسار عليست / مه نقطه کوچکي ز پرگار عليست
هرکس که فرستد به محمد صلوات / همسايه ديوار به ديوار عليست
——————
عيد کمال دين .سالروز اتمام نعمت وهنگامه اعلان وصايت و ولايت
امير المومنين عليه السلام
بر شيعيان وپيروان ولايت خجسته باد
——————
روز عيد غديرخم از شريف ترين اعياد امت من است.
پيامبر اکرم(ص)
——————
نازد به خودش خدا که حيدر دارد / درياي فضائلي مطهر دارد
همتاي علي نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد
——————
خدايا به حق شاه مردان / مرا محتاج نامردان مگردان
فرا رسيدن عيد غديرخم بر عاشقان آن حضرت مبارک
دلا امشب به مي بايد وضو کرد / و هر ناممکني را آرزو کرد
——————
چون نامه ي اعمال مرا پيچيدند
بردند به ميزان عمل سنجيدند
بيش از همه کس گناه ما بود ولي
آن را به محبت علي بخشيدند
——————
تمام لذت عمرم در اين است / كه مولايم اميرالمومنين است
——————
نام علي : عدالت – راه علي : سعادت – عشق علي : شهادت – ذكر علي : عبادت – عيد علي : مبارك
——————
نه فقط بنده به ذات ازلي مي نازد
ناشر حكم ولايت به ولي مي نازد
گر بنازد به علي شيعه ندارد عجبي
عجب اينجاست خدا هم به علي مي نازد
——————
هان! اي مردمان! علي را برتر بدانيد، که او برترين انسان از زن و مرد بعد از من است… هرکه با او بستيزد و بر ولايتش گردن ننهد نفرين و خشم من بر او باد. (خطبه ي غديريه)
——————
شبي در محفلي ذكر علي بود ، شنيدم عاشقي مستانه فرمود ، اگر آتش به زير پوست داري ، نسوزي گر علي را دوست داري
——————
رسولي كز غدير خم ننوشد ، رداي سبز بعثت را نپوشد
——————
قرآن به جز از وصف علي آيه ندارد
ايمان به جز از حب علي پايه ندارد
گفتم بروم سايه لطفش بنشينم
گفتا كه علي نور بود سايه ندارد
به مناسبت تولد امام هادی (ع)
در حركت نه چندان آرام زمان به گفتة اكثر مورخان ، چشم گيتي در سال 212 هجري قمري ،
به جمال خورشيدي روشن مي شود كه چكيده فضيلت ، جوهره وجود وفيض مطلق است .
مولودي كه يادش آرام بخش دلها وپيامش آخرين اميد ونهايت آرزوي دلدادگان به خدا ميگردد.
آن مولود كسي جز علي النقي امام هادي (علیه السلام) نبود .
آمد امام هدايتي كه روشني بخش محفل بشري گرديد وتشنگان حقيقت را از زلال هدايت كه ريشه در وحي دارد سيراب كرد .
امام هادي (علیه السلام) در بصريا ( روستايي از توابع مدينه ) به دنيا آمد .
ومكارم اخلاق ، شرافت ونجابت را چون ديگر ستارگان هدايت از خاندان نبوّت در خود جمع داشت.
پس از تولد امام هادي (علیه السلام) پدر بزرگوارش امام جواد (علیه السلام) همچون ائمه ديگر (علیهم السلام) ،
سنت شرعي مراسم تولد از اذان در گوش راست واقامه در گوش چپ وصدقه وعقيقه را بطور كامل اجرا نمود.
سال تولد امام هادي (علیه السلام)
درباره سال وماه وروز تولد حضرت ، راويان وتاريخ نگاران اقوال مختلفي ذكر كرده اند كه به برخي اشاره مي گردد:
1- اكثر مورخان ولادت حضرت را در سال 212 هجري مي دانند . ( اصول كافي ج1 ص 497 ، الارشاد ج2 ص 297 ، اعيان الشيعة ج 4 ص 252 .)
2- بنا بر اقوال ضعيفي ولادت آن حضرت در سال 214 بوده است. ( الاتحاف بحب الاشراف ص67 ، جوهرة الكلام ص 151 ، مرآة الجنان ج2 ص 159 .)
{مؤلف تاريخ الخميس در جلد 2 صفحه 321 وصاحب مرآة الجنان در جلد 2 صفحه 159 تولد امام هادي (ع) را در روز سيزدهم رجب ذكر كرداند.
4- برخي نيز تولد امام علي النقي (علیه السلام) را در روز دو شنبه سوّم رجب ذكر كرده اند.
5- برخي منابع ، تصريح مي كنند كه تولد امام در ماه رجب بوده است ولي روز تولد را معين نكرده اند از جمله در بعضي از دعاها به اين مطلب تصريح شده است.
بارالها ! از تو مي خواهم ودرخواست دارم به حق دو مولود در ماه رجب محمد بن علي الثاني وعلي بن محمد منتجب (امام هادي ) .
بعضي از منابع تاريخي هم از ذكر روز وماه تولد حضرت خود داري كرده وتنها به ذكر محل تولد يعني (مدينه ) اكتفا كرده اند . الاتحاف بحب الاشراف ص67
یک جرعه معرفت(امثال القرآن)
در احوالات ذوالنون مصری([1]) آوردهاند، روزی در کنار رود نیل کژدمی را دید که با سرعت به کنار آب آمد. غوکی بر لب آب آمد و کژدم بر پشت آن سوار شد. ذوالنون در حالی که حیرت زده بود، برای کشف حقیقت با سرعت خود را به آن سوی رود نیل رسانید. در آن سوی رود کژدم از غوک جدا شد و به سمت درختی حرکت کرد که جوانی در زیر سایه آن آرمیده بود و ماری بزرگ آماده نیش زدن او بود. کژدم به سمت مار حرکت کرد، او را نیش زد و به هلاکت رسانید. سپس مجدداً بر لب رود نیل آمد و بر پشت غوک که همچنان کنار ساحل ایستاده بود، نشست و از آب عبور کرد. ذوالنون میگوید: چون این منظره را دیدم بسیار حیرت کردم و با خود گفتم: شاید این مرد از اولیای خدا باشد. خواستم به او تقرب جویم، اما خوب که دقت کردم دیدم جوانی است مست و لایعقل. حیرتم افزون شد. با خود اینگونه استدلال کردم که بنده هر چه قدر هم جفا کند، اما باز رحمت خدا بیشتر است. پس صبر کردم تا جوان بیدار شد و از مستی به درآمد. مرا که بر بالین خود دید به پایم افتاد و پرسید: من گنهکار چه کردهام که تو در حقم اکرام کردهای و بر بالینم آمدهای؟… جریان مار را برایش تعریف کردم. جوان رو به آسمان کرد و با استغاثه گفت: الهی! لطف تو با مستان چنین است، با دوستان چگونه خواهد بود؟… پس در رود نیل غسل کرد و رو به بادیه نهاد و به مجاهدت مشغول شد.([2])
و حقیقت امر نیز جز این نیست که هرکه را لطف الهی بنوازد، ارشاد و هدایت، او را چنین سازد.
قال رسول الله(ص):
انّ من الشّرّ بحکمة؛ برخی از شرها و آزارها، دارای حکمت است.([3])
ناامیدم مکن از سابقه ی لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که، که خوب است و که زشت
یک جرعه معرفت(امثال القرآن)
داستان مرد جوان و ذوالنون مصری
مرد جوانی به نزد “ذوالنون مصری” آمد و شروع کرد به بدگویی از صوفیان.
ذوالنون انگشتری را از انگشتش بیرون آورد و به مرد داد و گفت: این انگشتر را به بازار دست فروشان ببر و ببین قیمت آن چقدر است؟
مرد انگشتر را به بازار دستفروشان برد ولی هیچ کس حاضر نشد بیشتر از یک سکه نقره برای آن بپردازد.
مرد دوباره نزد ذوالنون آمد و جریان را برای او تعریف کرد.
ذوالنون در جواب به مرد گفت: حالا انگشتر را به بازار جواهر فروشان ببر و ببین آنجا قیمت آن چقدر است.
در بازار جواهر فروشان انگشتر را به قیمت هزار سکه طلا می خریدند!
مرد شگفت زده نزد ذوالنون بازگشت و او را از قیمت پیشنهادی بازار جواهرفروشان مطلع ساخت.
پس ذوالنون به او گفت: دانش و اطلاعات تو از صوفیان به اندازه اطلاعات فروشندگان بازار دست فروشان از این انگشتر جواهر است.
قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر، گوهری!
هرگز ناآگاهانه قضاوت نکنیم!.