آیا «توکل »مهم تر است یا« توسل»؟
ابتدا باید توجه شود که این گونه شبهات معمولاً ساخته و پرداختهی وهابیت است که با سوء استفاده از عشق، علاقه و ایمان مؤمنین به خداوند متعال و بغض نسبت به بینش و گرایش ولایی شیعیان القا میگردد. برای درک بهتر مباحث، لازم است به نکات ذیل با دقت توجه گردد:
الف – معانی واژهها:
توکل: در لغت به معنای واگذار نمودن کار به دیگری است. مثل آن که کسی برای انجام کاری وکیل میگیرد و امور را به او واگذار مینماید. و در اصطلاح شرع، عبارت است از: «اعتماد بر خداوند متعال در جمیع امور و تکیه بر ارادهی او و اعتقاد به این که او آفرینندهی سببها و چیره بر همهی آنهاست و سببها به ارادهی او در سببیت کامل میشوند و تأثیر میکنند» (درسهای اخلاق – درس شانزدهم. مرحوم آیتالله مشکینی).
توسل: در لغت به معنای وسیله قرار دادن چیز یا کسی برای رسیدن به مقصود است. انسان برای هر کاری مجبور است که از وسایل لازم و مربوط به آن استفاده نماید و بدون بهرهگیری از وسایل هیچ کاری از او ساخته نیست. چرا که عالم خلقت، عالم وسایل است و در روایات نیز بسیار تأکید شده است که: «ابا الله ان یجری الامور الا باسبابها» و یا « ابا الله ان يجري الامور من غير اسبابها» - خداوند ابا دارد کاری را از غیر از مسیر و اسباب خود به جریان بیندازد.
البته بدیهی است که خداوند متعال نیازی به اسباب ندارد، بلکه مخلوق برای کسب هر فیضی نیازمند به اسباب آن است. چنان چه نور و انرژی به سبب خورشید به زمین داده میشود و خون به وسیلهی پمپاژ قلب در تمامی رگهای بدن سریان مییابد و گندم بدون وسایل و واسطههایی چون: آب، خاک، نور، حرارت و … نمیروید… و انسان حتی یک جرعه آب را هم نمیتواند بدون وسیله بنوشد. حتی اگر سر بر چاه برد، همان چاه، جاذبه، دهان، قوهی مکش و … همه واسطهها و وسیلهها هستند. شما همین سؤال را به وسیلهی کلمات و مفاهیم مجسم نموده و به وسیلهی امکانات ارتباطی اینترنت منتقل نمودید و پاسخ نیز تا توسل به همین کلمات، مفاهیم و امکانات ارائه میگردد.
ب - توکل انسان را بینیاز از توسل نمینماید:
دو مقولهی «توکل» و «توسل» از سنخ یک دیگر نیستند که بتوانند جایگزین هم گردند. یک موقع کسی میگوید: «وقتی آب هست، چرا چای بنوشم؟» این سؤال درستی است، چرا که هر دو از یک سنخ بوده و میتوانند جایگزین گردند. اما اگر کسی بگوید: «وقتی نور خورشید هست، چه نیازی به جاذبهی زمین یا همان خورشید هست؟» پاسخ این است که این دو مقولات جداگانهای هستند که نه تنها جایگزین یکدیگر نمیگردند، بلکه حتی با هم قیاس نمیشوند.
اگر چه «توکل» واقعی مرتبهی بسیار والایی از معرفت، ایمان و اخلاص میطلبد و چنین نیست که هر کسی لفظ و واژهی توکل را به کار برد «متوکل» باشد، اما «توسل» که یعنی وسیله قراردادن اشخاص یا اشیاء یا افعال برای رسیدن به مقصود، رفتار طبیعی و مستمر همهی موجودات عالم است و منافاتی با «توکل» ندارد. مضاف بر این که حتی توکل متوکلین نیز آنها را از به کارگیری وسایل بینیاز نمینماید.
مگر میشود بدون وسیله قرار دادن علم، استاد و کتاب، به معرفت رسید و بدون معرفت و شناخت لازم و کافی به مدارج والای ایمان و توکل رسید؟ مگر میشود بدون وسیله قرار دادن پیامبر اکرم (ص) از کلام خدا اطلاع یافت و …؟
معنای توکل این است که مؤمن متوکل برای هیچ کس یا چیزی سببیت مستقل قایل نگردد و همه چیز و اسباب و تأثیر آنها را نیز در ید قدرت الهی بداند و استفادهی اجباری و اختیاری او از وسایل نیز در راه خدا و برای خدا باشد.
ج – همان خدایی که امر به توکل نموده، امر به توسل نیز نموده است:
بغض نسبت به اهل بیت (ع) و شیعه، چنان مخالفان و معارضان را کور کرده است که حتی آنان را از توجه به ظاهر قرآن کریم نیز باز داشته است، چه رسد به باطن و بواطن آن! چنان به «توسل» میتازند و دم از توکل میزنند که گویی خدا امر به توکل کرده و توسل را شیعیان از خود ساختهاند؟! هر چند که خود برای نفی «توسل»، به بهانههایی چون توکل متوسل میگردند و با این رفتار، فعل و گفتار خود ضرورت «توسل» را پیش و بیش از نفی، به اثبات میرسانند.
خداوند متعال برای هدایت و تکامل بشر به هر دو مقولهی «توکل» و «توسل» تأکید نموده است.
دربارهی ضرورت توکل آیات بسیاری وجود دارد. از جمله:
«وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (آل عمران - 122)
ترجمه: و افراد با ایمان باید تنها بر خدا توکل کنند.
«إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (آل عمران - 160)
ترجمه: اگر خدا شما را يارى كند، محال است كسى بر شما غالب آيد و اگر به خوارى واگذارد آن كيست كه بتواند بعد از آن شما را يارى كند؟ و اهل ايمان تنها به خدا (و قدرت و رحمت او) بايد اعتماد [توکل] كنند.
«وَ ما لَنا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى ما آذَيْتُمُونا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ» (ابراهیم - 12)
ترجمه: چرا ما به خدا توكل نكنيم، در صورتى كه او ما را به راههايى كه مىرويم هدايت نمود. و ما حتماً به اين آزارهايى كه شما به ما مىكنيد صبر خواهيم كرد، و توكل كنندگان بايد به خدا توكل كنند.
« فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ» (آل عمران - 159)
ترجمه: هنگامی که تصمیم گرفتی (قاطع باش و) بر خدا توکل کن. زیرا خداوند، متوکلان را دوست دارد.
خداوند متعال در همین کتاب قرآن کریم و به واسطهی همین پیامبر اکرم (ص) که آیات توکل را بر ما آوردهاند، دستور به توسل، آن هم نه تنها برای انجام امور دنیوی، بلکه برای رسیدن به کمال قرب به خود را داده است:
ترجمه: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (المائده - 35)
هان اى كسانى كه در زمرهی مؤمنين در آمدهايد، از خدا پروا داشته باشيد، و در جستجوى وسيلهاى براى نزديك شدن به ساحتش برآئيد و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار گرديد.
«أُوْلَئكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلىَ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيهُُّمْ أَقْرَبُ وَ يَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ يخََافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كاَنَ محَْذُورًا» (الإسراء - 57)
ترجمه: آن كسانی را كه (آنها خدا) مىخوانند (مانند انبیای الهی چون حضرات موسی، عیسی، عزیر و …)، [خود] به سوى پروردگار خويش وسيله مىجويند، تا كدامشان (به او) نزديكترند و رحمت او را اميد مىدارند و از عذاب او مىترسند، بىگمان عذاب پروردگارت پرهيز كردنى است.
آیا همین که خداوند حکیم و علیم میفرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرينَ» (البقره - 153)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورديد از صبر و صلاة استعانت جوييد كه خدا با صابران است.
«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُم …» (آل عمران – 103)
و همگى به وسيله حبل خدا خويشتن را حفظ كنيد و متفرق نشويد و نعمت خدا بر خويشتن را بياد آريد… .
دستور به توسل (وسیله قراردادن) صبر، نماز، حبل الهی و ذکر نعمت نیست؟ آیا همه آن چه مؤمن انجام میدهد و به ویژه کلیه عبادات مثل: نماز، روزه، حج، جهاد و …، وسیله قرار دادن برای قرب و جذب رضایت الهی نمیباشد؟
پس، توسل مقوله یا فعلی نیست که کسی بخواهد یا بتواند آن را رد نماید. همهی زندگی و افعال صادره نوعی توسل است. البته مؤمن وسیله میجوید به سوی خدا و کافر نیز وسیله میجوید به سوی «رب کاذب» خود. ولی در هر حال هیچ کدام نمیتوانند وسیله را کنار بگذارند.
اساساً مسیر «انا لله» بدون وسیله نبوده است که اکنون مسیر «انا الیه راجعون» بی وسیله انجام شود. حتی خداوند متعال مزد مؤمنین را به وسیله «جنت» و کیفر کافرین را به وسیلهی «جهنم» خود میدهد. لذا متوکل واقعی، متوکلی است که به امر خدا به وسایل لازم جهت تقرب به خدا متوسل گردد و البته بداند که وسیله، وسیله است و نه هدف و تأثیر مطلوب آن نیز به امر خداوند است.