حیای مریم
زنان خوب،میراث دار عفاف فاطمه و حیای مریم اند،دریغا که بازیچه هوس شوند و به ویروس گناه،آلوده گردند.
دزدان ایمان و غارتگران شرف در کمین اند و کوچه و خیابان،شکارگاه صیادان است.
گوهر عفت و نجابت؛کم ارزش تر از طلا و پول و محصول باغ و وسایل خانه نیست.
کسی که مراقب سرمایه های ارزشمند خود نباشد،اگر غارت شد و مورد دستبرد قرار گرفت،باید خودش را ملامت کند.
نکته های زندگی
*به دیگران فرصتی دوباره بده،اما نه سه باره
*چیزهای کم اهمیت رو تشخیص بده و آنها را نادیده بگیر.
*هرگز در خشم دست به عمل نزن.
*مردم را به قدر قلبشان اندازه بگیر نه به قدر حساب بانکی شان.
مناجات امام سجاد علیه السلام
اَصْمعی یکی از اصحاب امام سجاد می گوید: «در شبی مهتابی اطراف خانه خدا طواف می کردم. صدای زیبا و غم انگیزی گوش مرا نوازش داد. به دنبال صاحب صدا رفتم تا این که جوانی را دیدم که دست در پرده خانه کعبه افکنده و چنین مناجات می کند: ای پروردگار من، چشم های بندگان در خواب فرو رفته و ستارگان آسمان یکی پس از دیگری سر به افق مغرب گذاشته و از دیده ها پنهان گردیده و تو خداوند زنده و قیّومی هستی که هرگز خواب تو را فرا نمی گیرد. در این دل شب پادشاهان درِ قصرهای خود را بسته و نگهبان گمارده اند و تنها دری که برای نیازمندان گشوده است درِ خانه توست و من اکنون، با تهی دستی به درگاه تو امید بسته ام…». اَصمعی گوید: «آن قدر این جوان مناجات کرد که بی هوش شد و به روی زمین افتاد. چون نزدیک او رفتم و به دقت به صورتش خیره شدم، متوجه شدم او زین العابدین امام سجاد است».
نشانه های شیعه از نظر امام سجاد علیه السلام
امام سجاد علیه السلام در ضمن فرمایشاتی نشانه های شیعه بودن را این گونه بیان می فرمایند: «شیعیان ما، با آثار عبادت و نیز سادگی و بی آلایشی در زندگی شناخته می شوند. در چهره های آنان آثار عبادت نمایان است… هنگامی که همه ساکت و خاموشند، آنان در تقدیس و تسبیح خدایند و آنگاه که همه خوابند، آنها به نماز و نیایش پروردگار می پردازند و آن وقت که دیگران در سرور و خوشی های زودگذر غرق می شوند، آنان در فکر اندیشه های درخشان و اصیل انسانی به سر می برند».
به مناسبت شهادت امام سجاد علیه السلام
مام علي بن حسين بن علي بن ابيطالب عليه السلام مشهور به سجاد، چهارمين امام شيعيان بنا به قولي مشهور، در پنجم شعبان سال 38 هجري قمري متولد شد و در 12 محرم سال 95 هجري قمري به دست وليد بن عبدالملك به شهادت رسيد. امام زين العابدين عليه السلام زماني ديده به جهان گشود كه زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علي بن ابيطالب عليه السلام بود. آن حضرت 3 سال از خلافت علوي و حكومت چند ماهه امام حسن عليه السلام را درك كرد. امام سجاد عليه السلام در عاشوراي سال 61 هجري قمري حضور داشت و در آن واقعه به صورتي معجزه آسا نجات يافت و پس از شهادت پدرش امام حسين عليه السلام مسئوليت زمامداري شيعيان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد و از آن روز تا روزي كه به شهادت رسيد زمامداراني چون يزيد بن معاويه، عبدالله بن زبير، معاويه بن يزيد، مروان بن حكم، عبدالملك بن مروان و وليد بن عبدالملك، معاصر بود.
پرتوى از سيره و سيماى امام زين العابدين(عليه السلام)
حضرت على بن الحسين ، ملقّب به سجّاد و زين العابدين، روز پنجم شعبان سال 38 هجرى يا 15 جمادى الاولى همان سال، در مدينه ديده به جهان گشود و در روز 12 و يا 25 محرّم سال 95 هجرى، درمدينه، به دسيسه هشام بن عبدالملك، مسموم گرديد و در 56 سالگى به شهادت رسيد.
مزار شريف آن حضرت در مدينه در قبرستان بقيع مى باشد.
مادر مكرّمه آن حضرت بنا بر منابع تاريخ اسلامى، غزاله از مردم سند يا سجستان كه به سلافه يا سلامه نيز مشهور است، مى باشد.
ولى بعضى از منابع ديگر نام او را شهربانويه، شاه زنان ، شهرناز، جهان بانويه و خوله، ياد كرده اند.
امام سجّاد(عليه السلام) در بدترين زمان از زمان هايى كه بر دوران رهبرى اهل بيت گذشت مىزيست، چه، او با آغاز اوج انحرافى، معاصر بود كه پس از وفات رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روى داد.
امام(عليه السلام) با همه محنتها و بلاها كه در روزگار جدّ بزرگوارش اميرالمؤمنين(عليه السلام) آغاز گرديده بود همزمان بود.
او سه سال پيش از شهادت امام على(عليه السلام)متولّد گرديد، وقتى ديده به جهان گشود، جدّش اميرمؤمنان(عليه السلام)در خطِّ جهادِ جنگِ جمل، غرق گرفتارى بود و از آن پس با پدرش امام حسين(عليه السلام) در محنت و گرفتاريهاى فراوان او شريك بود.
او همه اين رنج ها را طى كرد و خود به طور مستقل روياروى گرفتاريها قرار گرفت.
محنت و رنج او وقتى بالا گرفت كه لشكريان يزيد در مدينه وارد مسجد رسول اللّه شدند و اسب هاى خويش را در مسجد بستند، يعنى همان جايى كه انتظار آن مى رفت مكتب رسالت و افكار مكتبى در آنجا انتشار يابد، امّا برعكس، آن مكان مقدّس در عهد آن امام تقوا و فضيلت، به دست سپاه منحرف بنى اميّه افتاد و آنان ضمن تجاوز به نواميس مردم مدينه و كشتار فراوان، بى پروايى را از حدّ گذراندند و حرمت مدفن مقدّس رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)و مسجدش را هتك نمودند.
امام سجّاد(عليه السلام) براى پيش راندن مسلمانان به سوى نفرت از بنىاميّه و افزودن مبارزه جويى با آنان، تلاش هاى مؤثّرى نمود.
و هر گاه فرصتى به دست مىآمد، مردم را بر ضدّ امويان تحريك مى كرد.
و با احتياط، برنامه حاكمان منحرف را تحت نظر قرار مى داد.
امام(عليه السلام) براى آگاهى مردم، اسلوب دعا را به كار برد، به طورى كه دعاهاى آن حضرت، رويدادهاى عصر او را تفسير مى كند.
صحيفه سجّاديّه كه به زبور آل محمّد مشهور است، اثر بى نظيرى است كه در جهان اسلام، جز قرآن كريم و نهج البلاغه، كتابى به اين عظمت و ارزش، پديد نيامده كه پيوسته مورد توجه بزرگان و علما و مصنّفان باشد.
از ديگر آثار ارزنده به جا مانده از امام سجّاد(عليه السلام)، مجموعه اى تربيتى و اخلاقى است به نام رساله حقوق كه امام(عليه السلام) در آن وظايف گوناگون انسان را در برابر خدا و خود و ديگران، با بيانى شيوا و گويا بيان كرده است.
مجموعه حقوقى كه در اين رساله ذكر شده جمعاً 51 حقّ مى باشد.
مواظب حجابت باش!
یه دست به چادر و دست دیگه اش به سطل آب بود.بعد از هر چند قدمی می
ایستاد،سطل را زمین می گذاشت,چادرش را جلو می کشید و دوباره راه افتاد.
سعید دوید طرفش.همان طور که سرش زیر بودخواست که سطل را به او بدهد.به خانه
زن که رسیدند،سعید سطل را زمین گذاشت و قبل ازاینکه بخواهد تشکری کند،
گفت:«مادر جان حجاب واجبه باید بیشتر مواظب حجابتون باشید.»
شهید سعید سعیدی
نکته های زندگی
*وقتی از او تعریف می کنند یک متشکر صمیمانه بهترین پاسخ است.
*کاری را انتخاب کن که با ارزشهای تو هماهنگ باشد.
*اجازه نده تلفن مزاحم لحظات همه بشود.
*برای همه موجودات زنده احترام قايل باش.
*مثل پر شورترین کسی شو که می شناسی.
ببرید برای رزمندگان
عروس و داماد هنوز یک ماه از ازدواجشان نگذشته بود که آمده بودند جبهه.دامادسنگری
شده بود و عروس در پشتیبانی و امداد فعالیت می کرد.محل اسکانشان هتل هلال
بود.ساختمانی در جاده ی آبادان-خرمشهر که مدام در تیررس خمپاره و توپ قرار
داشت.شنیدیم فقط یک پتو دارند که وسط اتاق پهن می کنند و می نشینند اما برای
خواب چیزی ندارند.یک پتوبرداشتم و رفتم در اتاقشان.
آمدم دم در ولی پتو را قبول نکردن.گفتند:«ببرید برایرزمنده ها».
اصرار کردیم؛گفتند:نه؛ما به آنچه داریم قانع هستیم.
امام علی (ع):وقتی خداوند بنده ای را بخواند به او قناعت عطا می کند.
(غررالحکم,ص 391)