علامه طباطبایی (ره) :
علامه طباطبایی (ره) :
من از #سکوت آثار گرانبهایی را مشاهده کرده ام . #چهل شبانه روز سکوت اختیار کنید و جز در امور لازم سخن نگویید و به فکر و ذکر مشغول باشید تا برایتان صفا و نورانیت حاصل شود.
یه زمانی کوچه ها این شکلی بودن
یه زمانی کوچه ها این شکلی بودن
تصاویر دردناک استقبال خانواده شهدا
? تصاویر دردناک استقبال خانواده های داغ دیده مرزبانان شهید لحظه ورود پیکر شهدای حادثه تروریستی زاهدان به اصفهان
داستان تکان دهنده
گنجشکی به خدا گفت؟ لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگیم سر پناه بی کسیم بود، طوفان تو آن را از من گرفت! کجای دنیای تورا گرفته بودم؟… خدا درجواب گفت: ماری در راه لانه ات بود تو خواب بودی باد را گفتم لانه ات را واژگون کند آنگاه تواز کمین مار پر گشودی. چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنیم برخواستی… مردی در حالی که به قصرها و خانه های زیبا مینگریست به دوستش گفت: وقتی این همه اموال رو تقسیم میکردن ما کجا بودیم. دوست او دستش رو گرفت و به بیمارستان برد و گفت.: وقتی این بیماریها رو تقسیم میکردن ما کجا بودیم!!!! خدایا واسه داده ها و نداده هات شکر..
عکس تکان دهنده
عکسی تکان دهنده از انتظار همسر و فرزند یکی از شهدای عملیات تروریستی زاهدان در فرودگاه بدر اصفهان
تو بگو این لحظه چند؟
سخنان تکان دهنده
? پدر شهید حادثه تروریستی خاش، روحالله بابایی: اگر بگذارند بهجای پسرم به مرز میروم تا از کشور دفاع کنم/ چهار روحالله دیگر دارم که فدای انقلاب کنم
منظور از ام ابیها چیست؟
?منظور از ام ابیها چیست؟
در کتاب مقاتل الطالبین و کشف الغمه آمده است که امابیها از کنیه های حضرت فاطمه زهرا(س) است که پیامبر اکرم(ص) به آن حضرت میفرمود امابیها؛ یعنی، مادر پدرش (مادر من).می توان در این رابطه احتمالاتی را بیان کرد:
1- عرب ها در نامگذاری سه چیز دارند: اسم، لقب و کنیه. اسم مانند فاطمه، لقب مثل زهرا، کنیه مانند ام ابیها حضرت فاطمه (س) افزون بر نام، از چندین لقب و کنیه بهره مند است. انتخاب کنیه ها ممکن است به جهت خاصی باشد.
رمز این نام گذاری ممکن است جهت اظهار محبت باشد، همان گونه که متداول است پدر در اظهار محبت نسبت به دخترش می گوید: مادرم ، و نسبت به پسرش می گوید: بابایم، یعنی پیامبر جهت اظهار محبت به دخترش فرمود: تو مادر بابات هستی .
2 - شاید بدین جهت باشد که در دوره غربت اسلام، حضرت با پدرش رفتاری داشت همانند رفتار مادر به فرزند[1] و پیامبر (ص) نیز بسیار به دخترش علاقه مند بود، همانند رفتار فرزند نسبت به مادر. پیامبر (ص) دست فاطمه (س) را می بوسید. هر گاه به سفر می رفت آخرین کسی که با او خدا حافظی می کرد ، حضرت فاطمه (س) بود و در بازگشت از سفر نخست از او دیدار می کرد.
حضرت زهرا (س) مانند مادری دلسوز رسول خدا (ص) را در آغوش می گرفت، از او نگهداری می کرد، زخم هایش را مرهم می گذاشت رنج ها و دردهایش را کاهش می داد. این گونه ابراز عواطف دو سویه همانند ابراز عواطف مادر و فرزند است.
3 - مادر هر چیزی اصل و اساس او است. ممکن است مقصود آن باشد که حضرت فاطمه اصل و اساس درخت رسالت است، چنان که در روایت آمده است: “شجره طیبه پیامبر اسلام (ص) ساقه اش علی و ریشه اش فاطمه، میوه اش فرزندان او و شاخ و برگش شیعیان حضرت می باشند". اگر ریشه درخت نباشد، درخت خشک می گردد و طراوت خود را از دست می دهد. حضرت زهرا (س) اگر نبود، درخت اسلام سرسبزی و نشاط خود را از دست می داد.
4 - ممکن است بدان جهت باشد که چون خداوند زنان پیامبر (ص) را به کنیة “ام المؤمنین” گرامی داشت، به ذهن خطور کند که آنان مهم ترین زنان روی زمین هستند، حتی از حضرت فاطمه (س) بالاترند، از این جهت حضرت رسول او را به “ام ابیها” خطاب کرد تا از این وسوسه ها و خطورات ذهنی جلوگیری کند؛ یعنی ای زنان پیامبر (ص) اگر شما به منزلة مادران مؤمنان هستید، حضرت فاطمه به منزلة مادر پیامبر است.[2]
پی نوشت
[1]. سید جعفر شهیدی، زندگانی حضرت فاطمه(س) ص 40.
[2]. احمد رحمانی همدانی، فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر (ص) ص 267
نظر ایت اله خامنه ای رهبر معظم در مورد حجاب
من ميگويم چادر، هم بهترين نوع حجاب است و هم يک نشانه ملي ماست که هيچ منافاتي با هيچ نوع تحرکي از زن ندارد. اگر واقعا کار اجتماعي وکار سياسي و کار فکري به معناي تحرک باشد، لباس رسمي زن ميتواند چادر باشد که بهترين نوع حجاب است. البته ميتوان محجبه بود ولي چادر نداشت منتها همينجا هم بايد آن مرز را پيدا کرد.
عدهاي از چادر فرار ميکنند به خاطر اينکه هجوم تبليغاتي غرب دامن گيرشان نشود. اما از چادر فرار ميکنند به آن حجاب واقعي بدون چادر هم رو نميآورندچون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار ميدهد.
تصور نکنيد اگر مافرضاً چادر را کنار گذاشتيم آن مقنعه کذايي را.. درست کرديم دست از سر ما بر ميدارند، آنها به اين چيزهاي قانع نيستند بلکه ميخواهند همان فرهنگ منحوس خودشان را در اينجا مثل زمان شاه که زن اصلاً حجاب و پوشش نداشت عمل شود.
رضاخان اين مرد قلدر نادان بيسواد آمد و خود را در اختيار دشمن قرار داد. يکباره لباس اين کشور را عوض کرد، بسياري از سنتهاي مردم را تغيير داد، دين را ممنوع کرد…
شما ببنيد در وضع امروز چقدر رسواست که يک پادشاهي يکباره لباس ملي يک کشور را عوض کند شما به اقصي نقاط دنيا مثل هند سفر کنيد. ملتها لباس ملي خودشان را دارند وبه آن افتخار ميکننند و از آن احساس سرشکستگي هم نميکنند ولي آنها آمدند يکباره لباس ملي اين ملت را ممنوع کردند. چرا با اين لباس نميشود عالم شد! و حال اين که بزرگترين دانشمندان ايراني که آثار آنها هنوز در اروپا تدريس ميشود با همين فرهنگ، لباس و در همين محيط پرورش يافتند. مگر لباس چه تاثيري دارد؟
اين چه حرف و منطق مسخرهاي است که مطرح کردند؟ آنها لباس يک ملت را عوض کردند؟ چادر را از سرزنها برداشتند و گفتند با چادر غيرممکن است که زني عالم و دانشمند بشود و در فعاليت اجتماعي شرکت بکند! سوال من اين است که با برداشتن چادر در کشور ما زنها تا چه اندازه در فعاليتهاي اجتماعي شرکت کردند؟ مگر در دوران رضاخان و پسرش فرصتي داده شد تا زنهاي ما در فعاليتهاي اجتماعي شرکت کنند.
زنهاي ايراني زماني وارد فعاليت اجتماعي شدند و کشور را با دستهاي تواناي خود متحول کردند و مردهاي اين کشور را به دنبال خود به ميدان مبارزه کشيدند که چادر سرشان کردند.