پنج علامت مومن
روایت از امام حسن عسکری علیه السلام که مومن پنج علامت دارد:
1- در شبانه روز 51 رکعت نماز (واجب و مستحب) می خواند
2- زیارت اربعین حضرت امام حسین (ع) را می خواند
3- انگشتر به دست راست می کند
4- پیشانی بر خاک می گذارد
5- بسم الله الرحمن الرحیم را بلند می خواند
بحار الانوار ج 82 ص 75
گلپوته هایی از امام علی النقی
1- جبران نقص
« لِبَعْضِ مَواليهِ: عاتِبْ فُلانًا وَ قُلْ لَهُ: إِنَّ اللّهَ إِذا أَرادَ بِعَبْد خَيْرًا إِذا عُوتِبَ قَبِلَ ».
امام على النّقى(عليه السلام) به يكى از دوستانش فرمود:فلانى را توبيخ كن و به او بگو: خداوند چون خير بنده اى خواهد، هر گاه توبيخ شود، بپذيرد. [و در صدد جبران نقص خود برآيد].
2- جايگاه اجابت دعا
« إِنَّ لِلّهِ بِقاعًا يُحِبُّ أَنْ يُدْعى فيها فَيَسْتَجيبَ لِمَنْ دَعاهُ وَ الْحَيْرُ مِنْه ».
همانا براى خداوند بقعه هايى است كه دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعاى دعاكننده را به اجابت رساند، و حائر حسين(عليه السلام)يكى از آنهاست.
3- خداترسى
« مَنِ اتَّقَى اللّهَ يُتَّقى، وَ مَنْ أَطاعَ اللّهَ يُطاعُ، وَ مَنْ أَطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطَ الَمخْلُوقينَ. وَ مَنْ أَسْخَطَ الْخالِقَ فَلْيَيْقَنَ أَنْ يَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الَْمخْلُوقينَ ».
هر كس از خدا بترسد، مردم از او بترسند، و هر كه خدا را اطاعت كند، از او اطاعت كنند، و هر كه مطيع آفريدگار باشد، باكى از خشم آفريدگان ندارد، و هر كه خالق را به خشم آورد، بايد يقين كند كه به خشم مخلوق دچار مىشود.
4- اطاعت خيرخواه
« مَنْ جَمَعَ لَكَ وُدَّهُ وَ رَأْيَهُ فَاجْمَعْ لَهُ طاعَتَكَ ».
هر كه دوستى و نظر نهايىاش را براى تو همه جانبه گرداند، طاعتت را براى او همه جانبه گردان.
روزها شوم و نحس نیستند؛اتفاقات بد عکس العمل عملکرد ماست
حسن به مسعود مىگوید: به محضر مولایم حضرت ابوالحسن الهادى علیهالسلام رسیدم. در آن روز چند حادثه ناگوار و تلخ
برایم رخ داده بود؛ انگشتم زخمى شده و شانهام در اثر تصادف با اسب سوارى صدمه دیده و در یك نزاع غیر مترقبه لباسهایم
پاره شده بود. به این خاطر، با ناراحتى تمام در حضور آن گرامى گفتم: عجب روز شومى برایم بود! خدا شرّ این روز را از من باز
دارد!
امام هادى علیهالسلام فرمود: «یَا حَسَنُ هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِى بِذَنْبِكَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ؛ اى حسن! این [چه سخنى است كه
مىگویى] با اینكه تو با ما هستى، گناهت را به گردن بىگناهى مىاندازى! [روزگار چه گناهى دارد!]»
حسن بن مسعود مىگوید: با شنیدن سخن امام علیهالسلام به خود آمدم و به اشتباهم پى بردم. گفتم: آقاى من! اشتباه
كردم و از خداوند طلب بخشش دارم.
امام فرمود: اى حسن! روزها چه گناهى دارند كه شما هر وقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست خود مجازات
مىشوید، به ایام بدبین مىشوید و به روز بد و بیراه مىگویید!
حسن گفت: اى پسر رسول خدا!، براى همیشه توبه مىكنم و دیگر عكس العمل رفتارهایم را به روزگار نسبت نمىدهم.
امام در ادامه فرمود: «یَا حَسَنُ اِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِیبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِى بِالاْءَعْمَالِ عَاجِلاً وَ آجِلاً؛ اى حسن! به طور یقین
خداوند متعال پاداش مىدهد و عقاب مىكند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات مىكند.»
بحارالانوار،
معجزه خطبه عقد
اولین دیدارمان در پاوه را یادم نمی رود که به خاطر بحث با یکی از روحانیون اهل سنت ،
چقدر عصبانی با من برخورد کرد.
همینطور برخورد های بعدیش در حال عادی بودن ، برایم همراه با ترس بود،
تا جایی که وقتی صدایش را می شنیدم ، تنم می لرزید .
ماجرا ها داشتیم تا ازدواجمان سرگرفت ، ولی چند ماه بعد از ازدواجمان ، احساس کردم این حاجی با برادر همت که می شناختم خیلی فرق کرده ، خیلی با محبت است و خیلی مهربان.
این را از معجزه های خطبه عقد می پنداشتم چرا که شنیده بودم که قرآن کریم می گوید ( و جعل بینکم موده و رحمه) سوره روم /21
شهید محمد ابراهیم همت
برگرفته از نیمه پنهان ما ه2
زندگینامه شهیده اعظم شفاهی
بنج تا بچه در خانه از سر و کول هم بالا می رفتند و او هم مشغول درست کردن ترشی و مربا می شد .
لابه لای شیشه های رنگارنگ ترشی می نالید و جیغ وداد بچه ها حواسش به خواهر هایش بود.
یکی از شوهرش می نالید و آن یکی از بچه ها . نصیحتشان می کرد که هوای زندگی و شهر تان را داشته باشید .
خودش هم بیشتر از همه هوای شوهرش را داشت .
می دانست کار زیاد باعث شده فکر حج تمتع از ذهن شوهرش بیرون برود، خودش دست به کار شد
در کارگاه سفید آب سازی مادر شوهرش مشغول شد و بلاخره از پس انداز هایش توانست شوهرش را روانه حج کند.
رسول خدا (ص)
هر زنی که هفت روز شوهرش را خدمت کند خداوند هفت در دوزخ را به روی او ببندد
و هشت در بهشت ررا به رویش بگشاید ، تا از هر در که بخواهد وارد شود.
وسائل الشیعه ج 2 ص 172
آخرین دعای مهربان ترین مادر
اگر کسی بخواهد در آخرین لحظات زندگی اش دعایی کند تمام وقتش را به دعا برای خود اختصاص می دهد و یا اگر خیلی دلش در گرو محبت بستگانش باشد برای نزدیکترین نزدیکانش دعا می کند؛اما مادری را می شناسم که آخرین دعایش نیز همانند دعاهای زمان حیاتش نه برای خود بود و نه برای بستگانش،اسماء نقل می کند که در لحظه های پایانی عمر مبارک حضرت زهرا(س) ایشان را دیدم که رو به قبله نشسته و دستها را رو به سوی آسمان بلند کرد و چنین دعایی کرد:خداوندا بحق اولیاءو مقربان برگزیده ات و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدایی از آنها از تو می خواهم گنهکاران از پیروان من و فرزندانم را ببخشایی.
بگو حاج همت منو فرستاده
پادگان شلوغ بود. براي رفتن به لبنان اسم من را هم داده بودند. كسي را آنجا نميشناختم. مثل بقيه رفتم چيزهايي را كه لازم بود، بگيرم. ولي به من ندادند.
كناري نشسته بودم كه يك نفر آمد جلو.
- چرا وسيله نگرفتي؟
- رفتم،ندادند.
- پاشو برو! بگو ابراهيم منو فرستاده.
رفتم. گفتم «منو ابراهيم فرستاده. از اين چيزايي كه به بقيه دادهين، به منم بدين.»
گفت «برو بابا.»
گفتم «چشم.» و دوباره برگشتم سر جام نشستم.
- بازم كه دستت خاليه.
- آخه تحويل نميگيرن.
- ايندفعه بگو حاج ابراهيم همت منو فرستاده.
تا اسم همت رو شنيد، دويد. هرچي لازم داشتم آورد. دهنم باز مانده بود. پرسيدم «مگه همت كيه؟»
گفت «نميشناسي؟ همت. معاون حاج احمد متوسليان. فرمانده تيپ بيست و هفت.»
اينبار از دور كه ديدمش، شناختمش. گفتم«چرا نگفتيد چي كارهايد؟» خنديد و گفت «همين كه كارت راه افتاد كافيه. حالا برو مثل بقيه آماده شو ميخوايم بريم.»
19 فروردین ماه سالروز شهادت بانوی مظلومه شهید ه آمنه صدر(بنت الهدی)
شهیده بنت الهدی صدر در سال 1357 هجری قمری دیده به جهان گشود و پس از 6 ماه، پدر بزرگوارش را از دست داد. وی در یازده سالگی به همراه دو برادرش بزرگوارش آقا سید اسمعیل و آقا سید محمدباقر جهت کسب علم به نجف اشرف هجرت کرد و تحصیلات خود را در زمینه ی فقه، علم حدیث، اخلاق، تفسیر و سیره نزد برادرش دنبال کرد و جهت احیاء فرهنگ غنی اسلامی به تربیت دختران و زنان مسلمان پرداخت و مدارسی به نام الزهرا را در شهرهای بغداد و کاظمین تحت نظر گرفت و با تأسیس یک مرکز فرهنگی در شهر کاظمین و برگزاری جلسات فکری و مذهبی تهیه مقالات و ایراد سخنرانی های مختلف در زمینه های گوناگون اسلامی به ارشاد پرداخت. از این شهیده، آثاری از جمله کتب زیر به یادگار باقی مانده است:
1- المباحث عن الحقیقة 2- صراع 3- لقاء فی المستشفی 4- امرأتان و رجل 5- مذاکرات الحج 6- لیتنی کنت اعلم 7- نساء العقیده 8- کلمه و دعوه