كتاب شناسي انقلاب
آیندۀ انقلاب اسلامی ایران
استاد مرتضی مطهری
انتشارات صدرا،۱۳۶۲
متن اولیۀ کتاب، پیشتر با عنوان «پیرامون انقلاب اسلامی» منتشر شده و این مجلد که همراه با اضافاتی است، مشتمل بر شش بخش است. بخش اول به بررسی اهداف روحانیت در مبارزات میپردازد. شهید مطهری بر این باور است که روحانیت در مبارزات خود برای انقلاب اسلامی، تنها یک بُعدی عمل نکردهاند؛ بلکه خواستهاند تمام وجوه اسلام در جامعه تحقق پیدا کند. اما از آنجا که رسیدن به این خواسته، تغییر در آنچه اساس و زمینۀ ایجاد آنرا تشکیل میدهد است، باید گفت اساسیترین هدف روحانیت، همان چیزی است که در صدر اسلام اتفاق افتاد، یعنی تغییر حاکم و حکومت فاسد و اصلاحِ آن که این با تشکیل حکومت اسلامی محقق میگردد (صص۲۶-۲۷). بخش دوم که متن سخنرانیِ استاد شهید در دانشکدۀ الاهیات در تاریخ ۲/۱۱/۵۷ است، به «مفهوم آزادی عقیده» میپردازد. بنا به نظر سخنران، میان آزادی عقیده و آزادی تفکر تفاوت وجود دارد؛ هر عقیدهای ناشی از تفکر نیست. شرط آزادی تفکر، صراحت و عدم نفاق است (ص۴۱). بخش سوم، با عنوان «تحلیل انقلاب ایران»، مباحثی هم چون نظریهها دربارۀ ماهیت انقلابها و از جمله، ماهیت انقلاب اسلامی ایران را مورد نظر دارد (صص۶۴-۶۷). این شهید، در ارتباط با ماهیت انقلاب اسلامی ایران، چهار نظریه آورده و از میان آنها، نظریۀ «انقلاب اسلامیِ چندبعدی و همهجانبه» را مقبول میداند (همان).
بخش چهارم، با عنوان «آیندۀ انقلاب اسلامی ایران» در نُه فصل، میکوشد هم به تبیین ریشههای انقلاب اسلامی بپردازد و هم مسائل پیشِ رویِ آنرا حل نماید:
۱. ماهیت انقلاب ایران که در ادامۀ بخش سوم، نظریاتی را در ارتباط با ریشۀ انقلابها آورده است (صص۱۲۱- ۱۲۵). ۲. ریشههای انقلاب اسلامی است که مهترین بحث آن، این است که انقلاب روحی، مقدمۀ انقلاب اجتماعی است (ص۱۳۲). در صفحۀ ۱۳۲ چنین میخوانیم «آیا ممکن است جامعهای انقلاب کند، نظامات اجتماعی حاکم بر آن جامعه را دگرگون کند، بدون آنکه مردم از نظر روحیه و شخصیت روحی دگرگون شده باشند؟ … این امکان ندارد». استاد مطهری ارکان انقلاب روحی مردم ایران را دو چیز دانستهاند: دمیده شدن روح امر به معروف و جهاد در آنها، احساس شخصیت» (صص۱۳۳-۱۳۴). ۳. عدالت اجتماعی؛ معنویت، پایه و جزء لاینفک عدالت اجتماعی است(ص۱۵۵). ۴. استقلال و آزادی؛ در این قسمت گفته میشود «عدم استقلال فرد» به شکلهای گوناگونی میتواند باشد (ص۱۵۷). همچنین از انواع مختلفی از استقلال مانند استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی و استقلال مکتبی صحبت شده است. ۵. معنویت در انقلاب اسلامی؛ ۶. روحانیت و انقلاب اسلامی؛ ۷. وظایف حوزههای علمیه؛ ۸. نقش زن در جمهوری اسلامی؛ ۹. نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران.
بخش پنجم کتاب، مجموعه مصاحبههایی از استاد مطهری است با عنوان «دربارۀ جمهوری اسلامی» و معطوف به مسائل آیندۀ نظام جمهوری اسلامی و بخش ششم که بخش پایانی و ضمیمه شده به کتاب است، به تبیینهای درخشان استاد مطهری پیرامون اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، اسلام و آزادی تفکر و فرق بین فکر و عقیده میپردازد.
برخى نکاتى که باید در این جشنها مدنظر قرار گیرد:
- عدم افراط در بیان دستاوردهاى انقلاب
بلاشک دستاوردهاى انقلاب اسلامى ایران قابل شمارش نیست. تغییر نظام و رویکردهاى اصلى حاکمیت، جایگاه علمى ایران در بین کشورهاى دنیا، تأثیرگذارى در معادلات منطقه اى و جهانى و همچنین خدمات رسانى به مردم و از همه اینها مهمتر «مردم سالارى دینى» در ایران و برپایى نظام ولایى، گواهى محکم بر این ادعاست. اما نباید در بیان این دستاوردها، آنقدر افراط کنیم تا کمى ها و کاستى هاى موجود را نادیده بگیریم.
مقام معظم رهبرى هموراه با تأکید بر دستاوردهاى انقلاب، کاستى ها را نیز نام برده و همواره خواستار حرکت جمعى مسؤولین در جهت رفع مشکلات بوده است.
پس مجریان برنامه هاى دهه فجر به یاد داشته باشند که با افراط در بیان دستاوردها و سانسور مشکلات، مخاطبین را نسبت به انقلاب بدبین نکنند.
- گریز از نگاه هاى جناحى
دهه فجر، زمان پرداختن به انقلاب و موفقیت هاى کلان آن است که به یقین دستاورد تلاشهاى تمامى دوران پس از انقلاب است. بنابر این نه باید در ارائه فهرست موفقیتها از این مشارکت غیر منصفانه گذر نمود کما اینکه نباید انتظار داشت که موفقیت هاى دولتى که روى کار است نیز به عنوان جزیى از این دستاوردها - و البته جزئی دست به نقد و قابل لمس براى همگان مطرح نگردد.
با توجه به انتخابات ریاست جمهورى در سال آینده این ظرافت بیشتر باید مورد دقت قرار گیرد.
- توجه به استمرار انقلاب و حفظ روحیه انقلابى
برخى به اشتباه انقلاب را تمامشده مى پندارند و حال آنکه به تعبیر مقام معظم رهبرى از پنج مرحله انقلاب اسلامى پس از مراحل پیروزى و برپایى نام، اکنون در مرحله برقرارى دولت اسلامى هستیم و دو مرحله کشور اسلامى و تمدن اسلامى را در پیش رو خواهیم داشت که مسلما طى این مراحل آسان و بىدرد سر نخواهد بود.
- تبیین نقش و وظایف نسلهاى متعاقب
این واقعیت که انقلاب هنوز در میانه راه است با یادآورى مسؤولیت نسلهاى بعد تکمیل مىشود که جان کلام در آن این فرموده معمار کبیر انقلاب است که فرمود: «هى نگویید انقلاب براى ما چه کرد، بگویید ما براى انقلاب چه کردیم».
قرآن کریم با تعابیرى چون «فخلف من بعدهم خلف» و «و الذین جآووا من بعدهم» به این مسؤولیت ها توجه داده است.
- سوق دادن به فعالیتهاى عملى
گاه مى توان بااستفاده از فضاى مناسب این ایام به فعالیتهاى عملىاى در راستاى انقلاب دست زده و افراد را به آن ترغیب نمود. فعالیتهایى چون اردوهاى جهادى و تلاش در مسیر جهاد کبیر (جهاد فرهنگى) و یا جمع آورى کمکهایى براى تقویت برخى مراکز فعال مردمى در داخل و یا خارج کشور. مثل کمک به تازه مسلمانان در آمریکاى لاتین و ….
- هزینه هاى غیر ضرورى
بعضى موارد مشاهده مىشود که به مناسبت این ایام فرخنده، جشنهایى در سطوح مختلف برگزار مىشود که براى انجام آن، هزینه هاى فراوانى صورت گرفته. به طور مثال هزینه هاى سرسام آور موسیقى هایى که با روح انقلاب اسلامى ناسازگار است و یا پذیرایى هاى آنچنانى که نه تنها تأثیر مثبت ندارد، بلکه با توجه به وضعیت اقتصادى موجود، تأثیرات منفى بر فکر و ذهن مخاطب نیز دارد.
- مخاطب شناسى برنامه ها
در اجراى برنامه ها، باید مخاطب شناسى به معناى واقعى صورت بگیرد. قاعدتا نمىتوان یک نسخه را براى دانش آموزان، دانشجویان، معلمان، کسبه بازار و… به یک شکل در نظر گرفت. کارى که متاسفانه شاهد هستیم در حال حاضر انجام مىشود. برنامه هایى که براى قشر کسبه بازار است، با همان محتوا، در دانشگاه و مدارس اجرا مىکنند!
آسیب اینگونه برنامه اجرا کردن بسیار زیاد است. برخى کارها در نظر برخى اقشار کار مناسبى به چشم مى آید اما همان برنامه و کار ممکن است در چشم قشرى دیگر سخیف به نظر آید.
حتى در محیط هاى دانشجویى، همه دانشجویان نیز یک طرز فکر و اندیشه ندارند. پس برنامه ها باید با ظرافت خاصى اجرا بشود.
به طور مثال نصب بنر در محیطهاى دانشجویى به مناسبتها مختلف، نه تنها اثر مثبت ندارد، بلکه مصداق واقعى هزینه هاى غیرضرورى است.
- تبیین دستاوردها با رعایت اولویتها
بیان دستاوردهاى اقتصادى، اجتماعى، سیاسى، مذهبى و یا ابعاد بین المللى هر یک جایگاه خاص خود را دارد.به عنوان مثال از منظر مذهبى بالاترین دستاورد تبدیل نظام سلطنت و شاهنشاهى به نظام مبتنى بر حاکمیت حاکمان داراى ویژگىهاى خداپسند و الهى و بر سمیت شناختن حق تعیین سرنوشت مردم است که عناصر تشکیل دهنده نظام ولایى و «جمهورى اسلامى» است که تبیین عمیق آن و اهمیتش به دقت و ظرافت بالایى نیاز دارد. در روایتى قدسى از طریق چند معصوم در کتب معتبر آمده که خداى متعال مىفرماید: «لاعذبن کل رعیه فى الاسلام دانت بولایه امام جائر ظالم لیس من الله و ان کانت الرعیه فى اعمالها باره تقیه و لاعفون کل رعیه فى الاسلام دانت بولایه امام عادل من الله و ان کانت الرعیه فى اعمالها ظالمه مسیئه»
- نوآورى در برنامه ها
برخى برنامه ها سى سال است با همان کیفیت و محتوا و شکل و شمایل اجرا مى شود. این امر باعث شده تا براى مخاطب جذابیتى نداشته و اثرگذارى خودش را از دست بدهد. پس باید براى انتقال مفاهیم، بهدنبال شیوه هاى نو و تأثیرگذار باشیم.
به طور مثال امروزه با ساختن یک فیلم خوب در برخى مواقع بهتر از هزار یادواره شهدا مى توان ضمن نگهداشتن یاد و خاطرات شهدا، اثر مناسب نیز بر مخاطب خود بگذاریم و گاه بر عکس. شاید این همان اصلى است که قرآن به آن تصریح نموده، که: «و ما ارسلنا من رسول قوم الا بلسان قومه».
- شور و نشاط در برنامه ها
نسل جوان، نسل هیجان و شور و نشاط است. نسلى است که از نصیحت بدش مى آید. پس باید در برنامه هایمان شور و نشاط ایجاد کنیم. استفاده از موسیقى متناسب با فضاى انقلابى حتى در قالب هاى امروزین - اگر به حد افراطى و با صرف هزینه هاى آنچنانى نباشد مىتواند در این زمینه نقش آفرین باشد. همانگونه که در راهپیمایى ۲۲ بهمن، با ساخت ماکت هاى جالب، برگزراى نمایشگاههاى عکس در مسیر راهپیمایى، پخش سرودهاى دستجمعى و… شور و نشاط خاصى در مسیر ایجاد مى شود.
انتهای پیام / به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "صبح رابر"؛
فرق جشن هاى شاهنشاهى با جشن هاى دهه فجر انقلاب اسلامى
به جرأت مى توان گفت که خاندان پهلوى رکوردار مفاسد مالى و اخلاقى در طول دوران تاریخ ایران است. اعضاى خانواده پهلوى، نه تنها به خرید و مصرف شراب و مشروبات الکلى مشغول بودند، بلکه در ایجاد شراب فروشى و کابارهها و سایر مراکز عرضه مشروبات الکلى در سطح کشور و حتى کار قاچاق و واردات آن سابقه طولانى داشتند که در این میان نیز حمیدرضا، محمودرضا، اشرف و اسدالله علم رکورددار بودند.
حسنین هیکل در مورد این مراسم و جشن ها مى نویسد: شاه با عهده گرفتن نقش یک فرمانرواى مطلق و مستبد در سرزمین تقدیر، دچار یک جنون عظمت شده بود، اولین نشانه سمبلیک این شکوه و جلال جدید، مراسم تاجگذارى او بود. این مراسم چنان باشکوه بود که هیچ یک از تاجهاى خزانه سلطنتى ارزش این مراسم را نداشت و لذا شاه دستور داد که تاجهایى ساخته شود.حدود ۳۳۸۰ جواهر در تاج شاه و مقدار کمترى نیز در تاج هاى فرح و ولیعهد به کار رفته بود.
اوج شکوه و جلال سمبلیک شاه، در جشن هاى ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهى متجلى شد، این مراسم گسترده، پرخرج و باشکوه که به منظور پیوند دادن هرچه بیشتر تاریخ ایران با دوران باستان بر پا شد، نشان دهنده طرز تفکر شاه در این برهه است. در این جشنها، ۹ پادشاه، ۵ ملکه، ۲۱ نخست وزیر و پرنس و تعدادى از رؤساى جمهورى و معاونان رئیس جمهور و نخست وزیر، از کشورهاى مختلف جهان حضور داشتند. علاوه بر این عده اى از صاحبان امتیاز و سردبیران روزنامه ها، تاجران اسلحه و سرمایه داران هم از سوى شاه دعوت شده بودند.
به منظور برگزارى این جشنها، شهرى با گرانبهاترین تزیینات در کنار تخت جمشید بنا شد.
حسنین هیکل که گویا آغاز مراسم را درک کرده، اعتراف مى کند که از جهت زشتى و وقاحت تقریبا مضحک بود. جلال الدین مدنى از آن به عنوان یکى از مضحکترین اقدام هاى قرن و منوچهر محمدى آنرا به عنوان بزرگترین نمایش عصر نام مىبرند.
آنگونه که هیکل مىنویسد، تهیه غذا و آذوقه این مراسم بهعهده رستوران ماکسیم گذاشته شده بود و کوههاى خاویار و دیگر غذاهاى لذیذ به مصرف مىرسید.تجهیزات مورد نیاز براى تهیه و ادامه این خوشگذرانى فوق تصور بود، نیروگاههاى متعدد برق براى تأمین برق یخچالها و واحدهاى تهویه مطبوع، تلفنها، تلویزیونها، وسایل حمل و نقل وغیره در بیابان بر پا شده بود.
میزان هزینه این جشنها هیچ گاه معلوم نشد، ولى عمده بودجه مملکت، ظرف چند سال در اینراه به کار رفت و بسیارى از امور عادى کشور معوق ماند.علاوه بر بودجه دولت، برخى از سرمایهداران بخش خصوصى نیز در این مورد به دولت کمک کردند. حسنین هیکل، هزینه این مراسم سه روزه را براى ملت ایران ۱۲۰ میلیون دلار و منابع دیگر، رقم ۵۰۰ میلیون دلار را ذکر مىکنند. اما این جشنها پایان ماجرا نبود، سال ۱۳۵۱، سالگرد همین جشن ها را جشن گرفتند، چند ماه بعد، جشن هاى نخستین دهه انقلاب سفید را بر پا داشتند و بعد از آن نوبت به جشنهاى پنجاهمین سال سلطنت پهلوى رسید که آرم، برنامه، بودجه و سازمان آن خیلى مفصل بود. جشنها همچنان ادامه داشت و یکى پس از دیگرى از راه مى رسید. همه اینها غیر از جشن هاى عادى سالیانه بود که به مناسبت ایام تولد و ازدواج اعضاى خاندان سلطنتى بر پا مىشد و طى سالها، مدارس و ادارات به تعطیلى آنها عادت داشتند. اما این همه تجمل و تشریفات و تفریح و مسافرتهاى خارج، کافى نبود و شاه مى خواست جزیره کیش را به مونت کارلوى حارهاى ایران تبدیل کند که سلطنتش کفاف نکرد.به طور خلاصه باید گفت که این دوره، دوره اوج خوشى و خوشگذرانى شاه و خاندان سلطنتى بود.
منصور رفیع زاده آخرین رئیس شعبه ساواک در آمریکا در کتاب خاطرات خود پیرامون جشن هنر افسانهاى شاه در تخت جمشید شیراز که به مناسبت نظام ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهى در ایران برگزار گردید، مىنویسد: «یک لیست کامل از بخش خریدهاى ساواک به دست آوردم که براساس آن کار طبخ اغذیه جشن، به رستوران ماکزیم در پاریس محول شد. تزئین ۵۹ چادر میهمانها و ۳ چادر سلطنتى که همگى مجهز به تهویه مطبوع بودند، در صحرا بهعهده شرکت فرانسوى جانس در پاریس گذارده شد. این شرکت مسؤولیت دکور مجدد کاخ سفید براى ژاکلین کندى را نیز بر عهده داشت. مبلها از نوع لویى ۱XV، حمامها از سنگ مرمر فرانسوى، شمعدانها لیموگیس چینى و ظروف کریسالى باکارات بودند.
براى این جشنها ۱۶۵ پیشخدمت زن و مرد، ۲۵ متخصص زیبایى (زن و مرد)، ۱۵۰۰ کلاه گیس مردانه، ۳۰۰ نیم کلاه گیس، ۴۰۰ جفت مژه و لباسهاى فرانسوى در نظر گرفته شد. طبق گزارش ۱۵ اکتبر ۱۹۷۱ (۱۳۵۰) مجله تایم ۵/۳ تن کره و پنیر، نیم تن خامه، ۲۵۰ بطرى شراب، معادل۸۴۰۰۰۰ دلار لامپهاى رنگى و فرش و قالیچه براى تمامى چادرها، محوطهسازى که شامل چند هزار قطعه فضاى سبز و چند هزار تاج گل مىشد، همه توسط نیروى هوایى ایران از پاریس به ایران آورده شده بود. تأمین اجناس و اشیاى این مراسم، بازرگانان پاریسى را که تهیه همهچیز را بر عهده داشتند، یک سال تمام مشغول کرد. پروازهاى دوبار در ماه هواپیما و ستون کامیونها کلیه اقلام مورد نظر را از پاریس به صحرا حمل نمودند. یکى از خلبانان ایرانى به من گفت من با هواپیما به اندازه یک سال پرواز فرش و کریستال و مشروب و سنگ مرمر براى حمامها حمل و نقل کرده ام.
هر چند فرش ایران در دنیا از شهرت چند صدساله برخوردار است، تمامى فرشهاى مورد نیاز چادرها به فرانسه سفارش شده بود. مطابق گزارش مجله تایم لیست خرید ماکسیم ۲۵۰۰ بطر شراب (ازجمله شرابهاى منطقه شاتو در فرانسه به قیمت یکصد دلار بابت هر شیشه) را در بر مىگرفت که یک ماه قبل از مراسم به ایران ارسال شده بود. مدتها قبل از جشن، شاه به ساواک دستور داده بود جلوى درز هرگونه خبرى در مورد هزینههاى گزاف و ولخرجىهایش را مخصوصاً به روزنامههاى نیویورک و لوموند بگیرد. تنها غذاى ایرانى که در این جشن مورد استفاده قرار گرفت خاویار دریاى خزر بود.
در یکى از سفرهایم به تهران، تیمسار مقدم رئیس ساواک به من گفت: اگر از ارقام نجومى خرجها و دزدىهایى که براى تدارک این جشنها در جریان است مطلع شوى مغزت داغ مىشود. مجموع این جشن ۳۰۰ میلیون دلار برآورد شد، اما مسلماً هزینههاى واقعى به مراتب بیش از مبلغ فوق بود، زیرا عمده مخارج به گردن وزارتخانههاى مختلف بود و هیچ یک از وزرا جرأت مطرح نمودن آنرا نزد شاه نداشتند. همچنین تمامى سازمانهاى دولتى و شرکتهاى خصوصى موظف بودند مبالغى را به برگزارى این جشن اختصاص دهند. طبق یک برآورد تقریبى، توسط شاه ۸۰۰ میلیون دلار در این جشن هزینه شد.»
اینها نمونه هاى کوچکى از هزاران مورد مفاسد اقتصادى این جشنها بود که به واقع قیاس اینگونه موارد با جشن هاى انقلاب اسلامى اصلا درست نیست. و نوعى جفاست.
اهداف و ضرورت جشن هاى انقلاب اسلامى
در طول جشن هاى انقلاب اسلامى که در بیشتر مواقع در اوائل دهه ها انقلاب به صورت خودجوش، و در مدارس با سبک و شیوه ساده و اسلامى، با سرود خوانى و… برگزار مى شد و حتى در حال حاضر، نیازمند هزینه هاى گزاف نیست. با پلاکاردها و نوشته هاى دانش آموزان و پرچم هاى ساده، حتى اگر هزینه هاى دولتى هم شود مقدار و حجم آن نسبت به حجم و مقدار جشن هاى شاهنشاهى خیلى خیلى ناچیز است. چطور این موارد را با جشن هاى شاهنشاهى قیاس مى کنید. هر انقلاب و یا نظامى براى خودش جشن ها، ایام ملى و تاریخى مخصوص به خودش دارد، کشور جمهورى اسلامى ایران نیز از این قاعده مستثنى نیست و این هم در عرف داخلى کشورها و هم عرف بین المللى، امرى پذیرفته شده و مرسومى است که رخدادها و رویدادهاى بزرگ تاریخى، یادآورى مى شود و جشن هاو میتینگ هایى براى بزرگداشت وقایع تاریخى و ملى - مذهبى گرفته مى شود. هدف از برگزارى این جشنها یادآورى رشادتها و جانفشانى هاى ملت ایران به نسلهاى جدید است که در دهه هاى بعدى به دنیا آمده اند، و زنده نگه داشتن نام و خاطرات آن دوران است که با مرور زمان به فراموشى سپرده نشوند.
دهه فجر انقلاب اسلامى از نگاه مقام معظم رهبرى
دهه فجر، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهاى اسلامى، مقطع رهایى ملت ایران و بخشى از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدى دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه اى تعیین کننده وبى مانند بشمارمی رود. تا قبل از انقلاب اسلامى، در ایران نظام اسلامى وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ى «غالب و مغلوب» و «سلطان و رعیت» بود وپادشاهان احساس مى کردند که فاتحینى هستند که بر مردم غلبه یافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالى علیه این سلسله معیوب را قطع کردند و نقطه ى عطفى در تاریخ ایران به وجودآوردند و شمشیر اسلام مردم را علیه دشمنان اسلام، مردم و استعمارگران به کار گرفتند.
دهه فجر انقلاب از رشحات اسلام است و آئینه اى است که خورشید اسلام در او درخشید و این دهه فجر باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. این مراسم را با هیجانهاى عاطفى صحیح باید با طراوت و تازه کرد. در مذهب ما، احساسات، گریه و شادى، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایى دارد. ازاینرو جشنهاى دهه فجر مىب ایستى همچون مراسم و اعیاد مذهبى گرامى داشته شود و مردمى باشد. باید کلیه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطرهى فراموش نشدنى حضرت امام و پیروزى انقلاب اسلامى را جشن بگیرند.
روح دهه فجر، میثاق است و سیاستها باید به گونه اى تنظیم شود که میثاق عمومى نسبت به ارزشها و ماهیت انقلاب صورت گیرد. دهه فجر تجدید عهدى با شهدا و افق انقلاب اسلامى است. انقلاب اسلامى، مدل احیاى انقلابى گرى است که با راز و رمز اسلام، روحانیت و امام باید در دهه فجر، استمرار و استحکام یابد. دهه فجر به عیدى بزرگ تبدیل شود و علما و روحانیت مدل جشن اسلامى را براى آن تبیین نمایند.
دو اقدام راهپیمایى ۲۲ بهمن و بانگ تکبیر در نگاه دشمنان مورد ارزیابى قرار مى گیرد و باید تقویت شده و جاهلیت قبل از انقلاب شامل ظلم، جمود، جهل و… در برنامه هاى دهه فجر نمایان شود….. دهه فجر فرصتى براى رونمایى از ثمرات انقلاب اسلامى است.
هدف از برگزارى جشنهاى دهه مبارک فجر
یکى از بهترین راهکار جهت خنثى سازى تهدیدات، استفاده مناسب از فرصتها و یکى از بهترین فرصتها جهت زنده نگه داشتن و انتقال مفاهیم انقلاب اسلامى، بزرگداشت ایام الله دهه فجر مى باشدکه فرصتى براى رونمایى از ثمرات انقلاب اسلامى است.
انقلاب اسلامى فراز و نشیب هاى بسیار و تهدیدها و در مقابل فرصتهاى زیادى در مقابل خود دیده است. اما ظرفیتهاى بالاى این حرکت الهى، این توانمندى را به آن مى دهد تا بتواند تهدیدهاى پیشرو را به فرصت تبدیل کند. یکى از بهترین راهکار جهت خنثى سازى تهدیدات، استفاده مناسب از فرصتها و یکى از بهترین فرصتها جهت زنده نگه داشتن و انتقال مفاهیم انقلاب اسلامى، بزرگداشت ایام الله دهه فجر مى باشد.
این دهه به عنوان یکى از مناسبتهاى ملى - مذهبى ما ظرفیتهاى بالقوهاى دارد که مى توان با برنامه ریزى خوب و مناسب ضمن بالفعل رساندن آن ظرفیتها بهترین بهره را نیز جهت تحقق آرمانهاى انقلاب از این دهه انجام داد.
یادآورى و ارج نهادن به رویدادهاى بزرگ تاریخى در عرصه بین المللى، و داخلى و از نظر عرف بین المللى امرى ممدوح و پسندیده است. و به نوعى بزرگداشت و یادآورى امرى ضرورى و به عنوان افتخار مطرح مى شود.
هدف از برگزارى جشنهاى دهه مبارک فجر، نباید فقط جنگ شادى و خنداندن مردم باشد، بلکه هدف باید این باشد که پیامها و دستاوردهاى انقلاب در قالب هاى هنرى و فرهنگى، به مردم و به ویژه نسل جوان رسانده شوند.
برگزارى جشن هاى پیروزى انقلاب اسلامى با هدف زنده کردن یاد و خاطره شهیدان این راه و تجدید عهد و میثاق با آرمانهاى آنها است.برگزارى این جشنها باید با مشارکت حداکثرى مردم باشد، چراکه با حضور مردم بود که شاهد به ثمر نشستن انقلاب بودیم و دستگاههاى دولتى برآمده از انقلاب مردمى هستند.
دهه فجر باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. این مراسم را با هیجانهاى عاطفى صحیح باید با طراوت و تازه کرد. در مذهب ما، احساسات، گریه و شادى، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایى دارد. ازاینرو جشنهاى دهه فجر مى بایستى همچون مراسم و اعیاد مذهبى گرامى داشته شود.
ولایت «الله» یا «طاغوت»؟
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۹۷/۹/۴ در خطاب به حکام برخی کشورهای اسلامی گفتند: «نصیحت ما به حکّام کشورهای اسلامی هم این است که به ولایت اسلام برگردند؛ تحت ولایةالله قرار بگیرند؛ ولایت آمریکا و ولایت طاغوت به کار آنها نخواهد آمد.» معنای این دو ولایت که در تقابل با یکدیگر قرار دارند توسط رهبرانقلاب در مباحث طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن در سال ۱۳۵۳ تفسیر شده است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR گزیدهای از آن را منتشر میکند.
ولایت خدا یعنی حق امر و نهی و فرمان فقط از جانب خداست
آن کسی که ولیّ واقعی جامعهی اسلامی است، او خداست، حاکم در جامعهی اسلامی، جز خدای متعال، کسِ دیگری نیست. آن کسی که در جامعهی اسلامی، حق امر و نهی و فرمان و حق اجرای اوامر و حق فرمان دادن و معین کردن خط مشی جامعه و خلاصه، حق تحکم در همهی خصوصیات زندگی انسانها دارد، خداست، «وَاللهُ وَلیُّ المُؤمِنینَ». بنده آیاتی که تعبیر ولیّ و اولیا داشت، در قرآن تتبع کردم و همه را تقریباً یک مطالعهی اجمالی کردم، دیدم این تعبیر که خدا ولیّ جامعهی اسلامیست، مؤمنین جز خدا ولیّ و یاوری ندارند، خدا حاکم همهی امور بشر باید باشد، این یک مسئلهایست که در قرآن جزو مسلّمات است. البته توجه دارند برادرها، لکن در عین حال خوب است که توجه بدهم من برای بعضی که ممکن است در ذهنشان مطلب مخلوط بشود؛ صحبت سرّ سلطهی تکوینی پرودگار نیست؛ آن به جای خود محفوظ، معلوم است که خدای متعال گردش زمین و آسمان را به ارادهی قاهرهی خویش تنظیم میکند. صحبت سرِ این است که قوانین زندگی انسانها و روابط فردی و اجتماعی جامعهی بشر هم باید از خدا الهام بگیرد.
طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ص ۵۶۴.
اگر ولایت طاغوت پذیرفته شود سودی به انسان نمیرساند
هر ولایت غیر خدایی، ولایت شیطانی و طاغوتیست. آن کسی که در تحت فرمان ولیّ حقیقی زندگی نمیکند، باید بداند که تحت فرمان طاغوت و شیطان زندگی میکند. ممکن است بپرسید آقا، تحت فرمان شیطان و طاغوت زندگی کردن و تن به فرمان او دادن، چه مفسدهای مگر دارد؟
جواب اول این است که اگر تن به ولایت شیطان دادی، شیطان بر تمام انرژیهای سازندهی خلّاقِ آفرینندهی ثمر بخشِ وجود تو مسلط خواهد شد. اولش این است، اگر چنانچه گردنت را بردی طرف شیطان و طاغوت، که ریسمان ولایتش را بر گردن تو بیندازد، دیگر از دست او خلاصی پیدا نخواهی کرد. هر چه در وجود تو، از نیرو و از ابتکار و از فعالیتهای سازنده و از جلوههای درخشنده وجود دارد، تحت قبضهی طاغوت و شیطان در خواهد آمد.
وقتی که تو تمام وجودت در قبضهی او درآمد، آن وقت او به آسانی میتواند تو را در همان راهی که خودش میخواهد به همان جایی که خودش میخواهد، با همان وسیلهای که خودش میخواهد، بکشاند و ببرد؛ و پیداست که شیطان و طاغوت انسان را به نور و معرفت و آسایش و رفاه و معنویت رهنمون نمیشود. او برایش این چیزها هدف نیست برای شیطان و طاغوت، مصالح شخصی خودش هدف اوّلیست، و میخواهد آنها را تأمین کند؛ پس تو را در راه مصالح شخصی خود به کار میاندازد.
اگر دقت کنید، این سلسلهای که عرض کردم، این کلمات و این جملات را، که حساب شده است، تحت هر جملهای معنایی هست، خواهید دید که چقدر با واقعیتهای تاریخی، از آغازی که ما از تاریخ خبری داریم تا امروز تطبیق میکند. اگر تن به ولایت طاغوت دادی، تمام نیروها و انرژیها و ابتکارها و استعدادهای تو در قبضهی طاغوت واقع میشود و وقتی که در قبضهی طاغوت واقع شد، به سود تو به کار نمیافتد، چون سود تو برای طاغوت و شیطان مطرح نیست. برای شیطان خود او مطرح است، مصالح او مطرح است، راه او مطرح است. اگر چنانچه در آن راه و با آن مصالح، تو قربانی شدی، شدی؛ تو گمراه شدی، شدی. اگر برای تأمین آن مصالح، لازم شد تو قربانی بشوی، باید بشوی؛ لازم شد و گمراه بشوی، باید بشوی، شیطان است دیگر، قدرت در اختیار اوست و تو هم که خودت را دادی به دست او، میکشد هر جا که خاطر خواه اوست.
شش پرسش بنیادین درباره انقلاب کبیر اسلامی ایران
«انقلاب کبیر اسلامی» که بزرگترین تحول و تغییر قدرت در طول تاریخ ما بود و اساس سلطنت و حکومت فردی را به حکومت مردمی تبدیل کرد، شایستهی آن است که از ابعاد گوناگون مورد توجه و بررسی قرار بگیرد.
با گذشت ۳۸ سال از حادثهی انقلاب اسلامی، و رشد و بالندگی بیش از سه نسل در دامان این انقلاب، نگاه کلان و فراگیر به این حادثه ضرورتی جدی دارد. از نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی «نگاههای جزئی، نگاه به حوادث میانهی راه و نگاه به افتوخیزها، خیلی گویا نیست؛ باید نگاه کلان و فراگیر به انقلاب اسلامی در سطح افکار عمومی زنده بشود و به آن توجه پیدا بشود.» ۱۳۸۷/۰۲/۱۱
این نگاه کلان به انقلاب موجب میشود که ما به مسائل جزئی و کوچک اهمیت بیش از حد ندهیم و به عظمت انقلاب و حرکت عمومی انقلاب که در طول این سالها، با قدرت و قوّت ادامه داشته و پیشرفت روزبهروز ملت ایران نگاه کنیم و بتوانیم موانع و آسیبهای امروز انقلاب را به خوبی و بر اساس اولویت تحلیل کنیم.
از سوی دیگر و با ایجاد فاصله از زمان وقوع انقلاب اسلامی و فاصله گرفتن نسلها از نسلی که خودش سیاهی دوران طاغوت را با تمام وجود درک کرده بود، نورانیت امام امت و شهدای سلف را به چشم خود دیده بود، در راه پیروزی انقلاب مبارزه کرده بود و در دوران پس از پیروزی و دفاع مقدس برای حفظ این نهال نوپا از لگدمال دشمنان، مجاهدتهای بسیار کرده بود، پاسخگویی به برخی ابهامات و پرسشهایی که نسلهای جوان با آن مواجه هستند ضرورت دارد.
اکنون و در آستانهی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR پاسخ به شش پرسش کلان و بنیادین دربارهی انقلاب اسلامی از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران را جهت مطالعهی کاربران منتشر مینماید.
جهت رعایت اختصار، سرفصلهای اصلی پاسخ رهبر معظم انقلاب به پرسشهای ذیل در قالب جدول منتشر شده و کاربران جهت مطالعهی تفصیلی پاسخهای مربوط به هر یک از سؤالات میتوانند به لینکهای مربوط مراجعه نمایند.
شش پرسش بنیادین درباره انقلاب کبیر اسلامی ایران
براساس بیانات حضرت آیتالله خامنهای
۱) علل و عوامل شکلگیری انقلاب اسلامی ایران چه بود؟
وابستگی تمامعیار به غرب، خصوصا آمریکا و بیاختیاری پادشاهان پهلوی در تصمیمگیری
فساد و دینستیزی حاکمان طاغوت
تلاش برای انحراف و ضایع کردن جوانان
بی اعتنایی به رأی مردم، اختناق و مقابله جدی با آزاداندیشی
ظلم و بیعدالتی گسترده در کشور با حمایت مستقیم حکومت
عقبماندگی کشور در علم، صنعت و برخورداریهای عمومی از اولیات رفاهی
۲) اهداف و شعارهای اصلی انقلاب اسلامی چه بود؟
استقلالخواهی و قطع هر نوع وابستگی
حاکمیت اسلام بر جامعه و رواج ارزشهای دینی در کشور
آزادی بیان و قلم
عدالت و رفع تبعیضها
پیشرفت مادی و گسترش رفاه
احیای کرامت انسانی و نقش داشتن مردم در حاکمیت بر تعیین سرنوشت خود
زمینهسازی برای رشد و تکامل انسانها در جامعه و حذف عوامل فساد
۳) واکنشها و برنامههای دشمنان انقلاب اسلامی چه بوده است؟
ایجاد تفرقه قومی و ترویج جداییطلبی در بین اقوام
حمله نظامی ناجوانمردانه ۸ ساله به کشور
تحریم و محاصره اقتصادی
تهاجم فرهنگی و هجمه به باورها و اعتقادات مردم
جلوگیری از پیشرفت علمی، صنعتی کشور
برنامهریزی برای براندازی نظام اسلامی
نفوذ برای تغییر محاسبات مسئولان و باورهای مردم
۴) انقلاب اسلامی تاکنون چه دستاوردهایی داشته است؟
استقلال در تصمیمگیری، حفظ تمامیت ارضی کشور، و رساندن ایران به عزّت و کرامت لایق خود
ارتقاء جایگاه ایران در جهان، صدور شعارهای انقلاب و الهامبخشی به حقطلبان عالم
گسترش آزادیهای عمومی، تشویق جوانان به آزاداندیشی و طرح آزاد مباحث
گسترش برخورداریهای عمومی و امکانات مادّی (در مقایسه با پیش از انقلاب و کشورهای همتراز)
پیشرفت در معنویات و امکان سیر تکاملی در فضای انقلاب
گسترش عدالت اجتماعی
اهتمام به مبارزه با فساد و برخورد با عوامل فساد
توان ایستادگی در برابر زورگویان و سلطهطلبان جهانی
رشد علمی و صنعتی
۵) علل عدم تحقق کامل اهداف انقلاب اسلامی چه بوده است؟
زمانبر بودن دستیابی به این اهداف بلند
تحمیل فشارهای خارجی (جنگ، تحریم و…) برای کند کردن حرکت نظام به سمت آرمانها
موانع درونی (ضعفهای فکری، راحتطلبی، عادتهای اجتماعی غلط)
عدم اهتمام برخی از مسئولین به همه آرمانهای انقلاب
۶) فرجام این انقلاب چه خواهد بود؟
تحقق حیات طیبه برای همه ملت ایران
تشکیل تمدن نوین اسلامی
زمینهسازی ظهور حضرت بقیة الله عجلاللهتعالیفرجهالشریف