شب یلدا و آداب مرسوم در ایران
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار میمانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میدارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رخت خواب روند و لختی بیاسایند.
- در آیین کهن، بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دیماه تاج و تخت شاهی را بر زمین میگذاشتند و با جامهای سپید به صحرا میرفتند و بر فرشی سپید مینشستند. دربانها و نگهبانان کاخ شاهی و همهٔ بردهها و خدمتکاران در سطح شهر آزاد شده و بهسان دیگران زندگی میکردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و مردم عادی همگی یکسان بودند. البته درستی این امر تایید نشده و شاید افسانهای بیش نباشد. ایرانیان در این شب باقیمانده میوههایی را که انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات میخوردند و دور هم گرد هیزم افروخته مینشستند تا سپیده دم بشارت روشنایی دهد زیرا به زعم آنان در این شب تاریکی و سیاهی در اوج خود است. جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود. متلگویی که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی است در قدیم اجرا میشدهاست به این صورت که خانوادهها در این شب گرد میآمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف میکردند. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند، این میوهها که اغلب دانههای زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب میشوند که انسانها با توسل به برکتخیزی و پردانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکتآور میکنند و نیروی باروی را در خویش افزایش میدهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب بهشمار میروند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آیندهگویی میکنند.
آداب دعا کردن و شرایط استجابت دعا
براى دعا کردن و باریافتن به محضر دوست، و بهره مندى بیشتر از فیض و رحمت الهى، آدابى ذکر شده است، که یقیناً براى استجابت دعا، مؤثّر خواهد بود. در این جا به اهمّ آنها (با استفاده از روایات) اشاره مى شود.
الف) معرفت الهى
دعاکننده باید خدا را به درستى بشناسد و به مالکیّت، قدرت، عظمت، توانایى، علم و آگاهى و کرم و لطف خداوند ایمان داشته باشد.
ب) حسن ظنّ به خد
در روایات آمده است که هنگام دعا، به خداوند و اجابت دعا توسّط او، اطمینان داشته باشید و باور شما این باشد که خداوند، دعایتان را به اجابت مى رساند.(1) (و اگر طبق مصالحى به اجابت نرسد بهتر از آن را به شما خواهد داد).
ج) دعا همراه با احساس نیاز
دعا باید، همراه با احساس نیاز شدید و درماندگى باشد به گونه اى که انسان باور کند، جز خداوند پناهگاهى ندارد.(2)
د) دعا همراه با توجه تامّ
به هنگام دعا، باید همه توجّه و حواسّ دعاکننده به جانب حق باشد و قلبش را از هرچه غیر خداست تهى سازد.(3)
هـ) دعا همراه با خضوع و دل شکستگى
دعاکننده باید با نهایت خضوع، رقّت قلب و فروتنى به درگاه خدا روى آورد(4); در این هنگام دستانش را به سمت آسمان (به علامت تسلیم و تعظیم) بلند مى کند(5) و با چشمان اشکبار و قلبى ترسان، حاجت مى طلبد.(6)
و) دعا همراه با استغفار و صلوات
در ابتداى دعا، حمد الهى، ثناى پروردگار، استغفار و توبه و صلوات بر محمّد و آلش براى استجابت دعا بسیار مؤثّر است.(7)
ز) اصرار و پافشارى در دع
اصرار و پافشارى در دعا، مورد سفارش معصومین(علیهم السلام) است;(8) دعاکننده نباید ناامید شود، و از دعا کردن دست بردارد.
علاوه بر نکات فوق، به یقین، دعا در برخى از زمان ها، مثل شب و روز جمعه، دعا در نیمه هاى شب و سحرگاهان، مخصوصاً ماه مبارک رمضان، شب هاى قدر و مانند آن و همچنین در برخى از مکان ها، مانند مسجدالحرام، مسجد پیغمبراکرم(صلى الله علیه وآله)، مشاهد مشرّفه و مانند آن، تأثیر بسزایى دارد.(9)
خاطرات شهید چمران
1) نشسته بود زار زار گریه می کرد. همه جمع شده بودند دورمان. چه می دانستم این جوری می کند؟ می گویم “مصطفی طوریش نیس. من ریاضی رد شدم. برای من ناراحته.” کی باور می کند؟
2) ریاضیش خیلی خوب بود. شب ها بچه ها را جمع می کرد کنار میدان سرپولک ؛پشت مسجد به شان ریاضی درس می داد. زیر تیر چراغ برق.
3) شب های جمعه من را می برد مسجد ارک. با دوچرخه می برد. یک گوشه می نشست و سخن رانی گوش می داد. من می رفتم دوچرخه سواری.
4) پدرمان جوراب بافی داشت. چرخ جوراب بافیش یک قطعه داشت که زود خراب می شد و کار می خوابید. عباس قطعه را باز کرد و یکی از رویش ساخت. مصطفی هم خوشش آمد و یکی ساخت. افتادن به تولید انبوه یک کارخانه کوچک درست کردند. پدر دیگر به جای جوراب،لوازم یدکی چرخ جوراب بافی می فروخت.
5) مدیر دبستان با خودش فکر کرد و به این نتیجه رسید که حیف است مصطفی در آن جا بماند. خواستش و به ش گفت برود البرز و با دکتر مجتهدی نامی که مدیر آن جاست صحبت کند. البرز دبیرستان خوبی بود،ولی شهریه می گرفت.دکتر چند سؤال ازش پرسید. بعد یک ورقه داد که مسئله حل کند. هنوز مصطفی جواب ها را کامل ننوشته بود که دکتر گفت “پسر جان تو قبولی. شهریه هم لازم نیست بدهی.”
6) تومار بزرگ درست کرد و بالایش درشت نوشت:"صنعت نفت در سرتاسر کشور باید ملی شود” گذاشتش کنار مغازه ی بابا مردم می آمدند و امضا می کردند.
7) سال دوم یک استاد داشتیم که گیرداده بود همه باید کراوات بزنند. سرامتحان، چمران کراوات نزد، استاد دونمره ازش کم کرد. شد هجده، بالاترین نمره.
8) درس ترمودینامیک ما با یک استاد سخت گیر بود. آخر ترم نمره ش از امتحان شد هفده و نیم و از جزوه چهار. همان جزوه را بعدا چاپ کردند. در مقدمه اش نوشته بود “این کتاب در حقیقت جزوه ی مصطفی چمران است در درس ترمودینامیک.”
9) یک اتاق را موکت کردند. اسمش شد نمازخانه.ماه اول فقط خود مصطفی جرأت داشت آنجا نماز بخواند. همه از کمونیست ها می ترسیدند.
10) بورس گرفت. رفت آمریکا. بعد از مدت کمی شروع کرد به کارهای سیاسی مذهبی. خبر کارهایش به ایران می رسید. از ساواک پدر را خواستند و به ش گفتند “ما ترمی چهارصد دلار به پسرت پول نمی دهیم که برود علیه ما مبازه کند.” پدر گفت “مصطفی عاقل و رشیده. من نمی توانم در زندگیش دخالت کنم” بورسیه اش را قطع کردند. فکر می کردند دیگر نمی تواند درس بخواند، برمی گردد.
از کتاب چمران / رهی رسولی فر/ انتشارات روایت فتح
مهارتهای روانشناسی
ویژگیهای یک دوست خوب
1- یک دوست خوب حرفهایی که به صورت محرمانه به وی زده شده است را نزد خود نگاه داشته و راز دار شما می باشد.
2- یک دوست خوب به مقعیت ، موفقیت های شما حسادت نمی ورزد.
3-یک دوست خوب هنگامی که دچار بیماری و کسالت می گرید با شما تماس گرفته و حالتان را جویا می شود و به عیادت شما می آید.
4- وقتی نظر او را در مورد مسئله ای جویا شوید با جان و دل و صادقانه مظرات و عقاید خودش را در اختیارتان قرار می دهد.
5-شما را به کارهای بزرگ ،مفید و پیشرفت در کار تشویق خواهد کرد.
6- هیچگاه شما را نزد دیگران تحقیر و خرد نکرده بلکه همواره به شما احترام می گذارد و در حضور دیگران از شما تعریف می کند.
چرا ابن سینا ادعای پیغمبری نکرد؟(حکایت آموزنده)
مى گویند روزی بهمنیار، شاگرد بوعلی سینا به استاد خود گفت: شما از افرادى هستید كه اگر ادعاى پیغمبرى بكنید، مردم مىپذیرند و واقعا از خلوص نیت ایمان مىآورند. |
خاطره ای از شهید محمد ابراهیم همت
محمدابراهیم تحصیلات خود را در شهرضا و اصفهان تا فارغ التحصیلی از دانشسرای این شهر ادامه داد و در سال ۱۳۵۴ به سربازی اعزام شد. فرمانده لشكر او را مسوول آشپزخانه كرد. ماه مبارك رمضان از راه رسید. ابراهیم به بچهها خبر داد كسانیكه روزه ميگیرند ميتوانند برای گرفتن سحری به آشپزخانه بیایند. سرلشكر ناجی فرمانده گردان از این موضوع مطلع شد و او را بازداشت كرد. پس از اتمام بازداشت ابراهیم باز هم به كار خود ادامه داد. خبر رسید كه سرلشگر ناجی قرار است نیمه شب برای سركشی به آشپزخانه بیاید. ابراهیم فكری كرد و به دوستان خود گفت باید كاری كنیم كه تا آخر ماه رمضان نتواند مزاحمتی برای ما ایجاد كند. كف آشپز خانه را خوب شستند و یك حلب روغن روی آن خالی كردند. ساعتی بعد صدایی در آشپزخانه به گوش رسید، فرمانده چنان به زمین خورده بود كه تا آخر ماه رمضان در بیمارستان بستری شد. استخوان شكسته او تا مدتها عذابش میداد
از کتاب مجموعه خاطرات همت
مراسم چهل ویک منبری (آیین مردم شهرضا در عصر تاسوعا)
چهره شهرضا در روزهاي عاشورا و تاسوعاي امام حسين (ع) رنگ و بوي خاصي به خودمي گيرد و نصب پرچمها و بيرقهاي عزاداري ، جنب و جوش جوانها در بر پا كردن تكيه ها و حسينيه ها و آماده شدن هيئتها و دستجات عزاداري همه از ويژگيهاي ماه محرم در اين شهر است .
از خصوصيات بارز مردمان اين ديارعشق و محبت به خاندان نبوي و برگزاري مراسمهاي خاص اين شهر است كه يكي از اين مراسمها چهل و يك منبري است كه هر سال پر شكوهتر از سالهاي قبل در شهرضا برگزار مي شود .
در اين مراسم جوانان و نوجوانان با پاي پياده و با گامهايي استوار در مساجد و تكاياي شهرضا حضورمي يابند و عشق و ارادت خود را به سرور وسالار شهيدان ابراز مي كنند .
در عصر روز تاسوعا عزادارن حسيني در شهرضا به احترام اسراي كربلا كه مسير كربلا تا شام را در40 منزل طي كردند در 41 مسجد و اماكن مذهبي قديمي شهرضا حضور مي يابند و به ياد درد و رنج و مصيبتهاي حضرت زينب (ع) نواي حسين ، حسين سر مي دهند .
انسانهاي وارسته با اقتدا به سرور و سالار شهيدان ، عشق را مي آموزنند و با يا حسين گفتن ها جسم و روح خويش را تعالي مي بخشند .
به گزارش ايرنا، جوانان شهرضايي مراسم چهل ويك منبري را ازمحل امامزاده ‘شاهرضا (ع)’ شروع و تاغروب با گامهائي پر از احساس ، آتش دل را در سقاخانه ها و تكاياي قديمي اين شهر با نواي حسين حسين خاموش مي كنند.
آنها با برافروختن 40 شمع در 40 منبر و قلبي آكنده از احساس و عشق به سرور و سالار شهيدان در آرزوي استجابت دعاهايشان هستند .
عزاداران حسيني پس از گذراندن 40 منبر و بر افروختن شمع در شمعداني هاي مساجد شهرضا و آرزوي اجابت دعا به سوي آخرين منبر خود يعني مسجد جامع شهرضا با قدمتي 700ساله مي شتابند .
مسجدي در بازار قديمي و سر پوشيده شهرضا كه با گذر ايام هنوز استوار و پا برجا گلبانگ اذان را به گوش مردمان اين ديار مي رساند .
عاشقان به اهل بيت در مسجد جامع تجمع مي كنند و به مداحي و عزاداري و درخواست استجابت دعاي خود در چهل و يكمين منبر مي پردازند.
هرچند پيمودن 41 منبر مسيري طولاني است ولي عشق به ولايت ، نواي حسين ويارانش و انديشه رسيدن به معشوق، خستگي راه را از تن مي زدايد .
جوانان شهرضايي با رضايت قلبي از حضور در مراسم چهل و يك منبري كه نشان از شور و شوق به سرور و سالار شهيدان دارد روز تاسوعا را به اميد حضور هر چه با شكوهتر در اين مراسم در سالهاي آينده سپري مي كنند .
شهرستان شهرضا با بيش از 140 هزارنفرجمعيت ودو شهرشهرضا ومنظريه ،همچنين 24روستاو21دهياردر 80 كيلومتري جنوب اصفهان واقع است .
عملیات رمضان-آغاز تجاوز
در عملیات رمضان قدرت نفوذ رزمندگان اسلام به سخت ترین مواضع پدافندی دشمن آشکار شده و با انهدام 1079 دستگاه تانک و نفر بر درخشانترین کارنامه جنگ ضد زرهی نصیب سربازان اسلام شد.
چند روز پس از پیروزی ایران در عملیات الفجر 8 هواپیمای عراق اعلامیه های فراوانی بر سر رزمندگان فرو میریزند که در ان نوشته شده ، اینجا زمین غصبی است . نماز خواندن در اینجا حرام است …. و نماز شب شما باطل است.
رژیم متجاوز عراق هجوم سراسر خود را در ساعت 14/20 روز 31 شهریور ماه 1359 با حملات هوایی آغاز و ظرف چند ساعت 19 نقطه مهم از جمله فرودگاه های کشور را مورد هدف قرار داد.
کمتر از 20 ساعت پس از حمله عراق به فرودگاه های ایران 140 فروند جنگنده ایرانی در حریم هوایی بغداد ظاهر می شوند و چندین پایگاه نظامی و دیگر مراکز مهم و حساس را در بغداد و سایر شهرهای عراق بمباران می کنند.